در این وبلاگ از هر موردی که در ذهنی آزاداندیش موردپرسش قرار می گیرد مطلب نوشته می شود...
۱۳۹۳/۳/۱۱
۱۳۹۲/۱۱/۱۳
رد پول _ طرح واحد حکومت جهانی _ قسمت دوم
ایجاد تغییرات واقعی تنها از راه مسالمت آمیز و سازنده امکان پذیراست.از راه همکاری با یکدیگر می توانیم به سادگی شرایط را به نفع خود تغییر دهیم .
وقتی با دورنمای کلی از سیاست های تبهکاران ثروتمند آشنا شدیم تک تک ما مردم خواهیم دید که برای موفقیت چه کاری از ما ساخته است .
برای یافتن راه علاج ، با فهمیدن هدف سیستم مخوف تبهکاران ثروتمند بر سلطه جهانی ، در می یابیم که باید تمامی کمک های مالی به بانک ها و شرکتها را متوقف کنیم و حتی کوچکترین سرمایه خود را از بانکها و این مراکز خرد و بزرگ بیرون بکشیم . باید بانک مرکزی از بین برود . لغو حمایت مالیات دهندگان از بانک های مرکزی ،مانند صندوق بین المللی پول و بانک جهانی، اجازه تولید و توسعۀارزهای جایگزین و بانک های مستقل ، امتناع ازپرداخت مالیات های بین المللی و...
چه کار می توانیم بکنیم ؟
یادتان باشد در مورد آنچه یاد می گیرید با دیگران صحبت کنید و ارتباط برقرار کنید. پول های خود را از بانکهای وابسته به بانک مرکزی خارج کنید و پولهای خود را در بانکهای محلی و تعاونی و مستقل پس انداز کنید .
خرید و سرمایه گذاری های مسئولانه انجام دهید و مطمئن شوید این پول شما به سیستم و چرخه نظامی که شما را تحت سلطه خود دارد قرار نمی گیرد .
به جنبش های حفظ منصفانه وآزاد اینترنت بپیوندید و اجازه کنترل اینترنت خود را به هیچ کسی ندهید .
از رسانه های خبری ِ آزاد و مستقل حمایت کنید و اطلاعات خود را از منابع متعدد دریافت کنید و خود را ملزم به گرفتن اطلاعات و اخبار از یک رسانه خاص نکنید . و حتما مطمئن شوید که این رسانه ایی که شما ازش اخبار و اطلاعات دریافت می کنید توسط چه کسی و یا گروه و سازمانی حمایت مالی می شود .
از کشاورزی و محصولات پاک و طبیعی حمایت کنید .
عضو جنبشهای برگزاری انتخابات صادقانه و آزاد شوید و خود را بازیچه دست سیاستمداران و تبهکاران ثروتمند که هیچ تغییری در زندگی شما ایجاد نکرده و نخواهند کرد قرار ندهید .
یادتان باشد ، پارلمان ، دولت و نظام حاکم زمانی به ما مردم پاسخگو خواهند شد که از سوی حمایت کنندگانشان کمک مالی نشوند و آن حمایت کنندگان قادر به تامین هزینه های مالی آنها نباشند . یعنی زمانی که پشتوانه حمایتی خود را در قبال کشتار و سرکوب شدید مردم از دست بدهند .
از تکنولوژی انرژی های جدید ، پاک و بی پایان حمایت کنید و گفتگو با همدیگر را درباره استفاده از انرژی های پاک گسترش دهید و همگان را دعوت به مصرف آن کنید تا قدرت محرک بر روی کره زمین تغییر کند .
برای ایجاد یک جنبش حیاتی به همدیگر بپیوندید این تنها راهبرد اهرم قدرت مردم سراسر جهان در قبال سیستم مخوف تبهکاران ثروتمند است و در این راه استفاده درست از اینترنت و ابزارهای آن برای ارتباط برقرار کردن با سایر مردم جهان در این ضمینه و همسو قدم برداشتن در جهت حفظ حیات همدیگر در قبال طرح ایجاد قدرت واحد جهانی است . یک قدرت کامل و دیکتاتوری محض در سراسر دنیا که همه مردم دنیا در آن چون بردگانی هستند . این طرح سالیان سال است به اجرا در آمده و در حال کامل شدن است .
مردم دنیا در همه مناطق اگر آگاه نشوند و برای رهایی خود اقدام نکنند برای همیشه زیر سلطه قدرت واحد جهانی قرار خواهند گرفت و هیچ راه فراری برایشان نخواهد بود .
برای تغییر ، دادن حس آگاهی و انجام اموری لازم که باعث می شود ما را به سمت یک دنیای ایده آل هدایت کند ،این همبستگی ما تنها ترین و بزرگترین هدیه ایی است که ما می توانیم به نسل آینده هدیه دهیم.
البته ما قادر نیستیم به یکباره همه امور را در این جهت انجام دهیم ولی می توانیم در سه مرحلۀ متداوم ، روشهای راه حلی را برای عبور از این سیستم مخوف جهانی که همه مردمان دنیا را در بر می گیرد ، انجام دهیم .
مراحل ساخت یک دنیای واقعی بر روی این دنیای فاسد شده که زیر سلطه تبهکاران است:
1- باید راستی و درستی را هریک از ما وارد این سیستم کنیم .
بطور مثال : اگر در آمریکا بودجه نیروهای نظامی آن به نصف کاهش یابد با آن تغذیه همه ساکنان دنیا تامین می شود . (مبلغی بیش از یک تریلیون دلار در سال )
مقابله با مسائل و مشکلات اجتماعی و کمک به حفظ و بقای محیط زیستمان .
خیلی از مردم فکر می کنند گسترش فقر و فساد اجتناب نا پذیر است ، اما به یاد داشته باشید در مقایسه با جنگ و شیوع آن در مناطق مختلف جهان ، هزینه از بین بردن فقر و زنده نگاه داشتن محیط زیست بسیار ارزان تر است .
2- باید اندازه و نقش دولتها را کاهش دهیم برای حفاظت از آزادی های فردی و نیز حفظ چیزهایی که همه ما مشترکن از آن بهره مند می شویم . مانند محیط زیست ، استفاده از امواج رادیویی و تلویزیونی برای برقراری ارتباط ...
همین که سیستم ، صداقت و درستی بیشتری بدست آورد مردم به پول بیشتری دسترسی خواهند داشت و بنابراین مردم داری پول کافی برای کنترل هر چیزی که بر روی آنها تاثیر خواهد داشت خواهند بود .
3- افزایش آزادی تکامل و پیشرفت ، که مردم آنرا در مرحله یک و دو بدست خواهند آورد و مردم پول بیشتر و وقت آزاد بیشتری خواهند داشت . مالیات های غیر ارادی نخواهند پرداخت لذا حکومت ها و دولتهای غیر ارادی نیز از بین خواهند رفت .
هیچکسی انحصار بر قدرت و زورگویی نخواهند داشت ، قوانین حاکم هستند نه حاکمان .
با هوش و فراست فراوان از حقوق و آزادی های فردی حفاظت کردن ، مهمترین عامل و کلیدی ترین امر برای احترام به وابستگی های متقابل بین انسانهاست .
ما می توانیم از همدیگر متمایز اما در جمع یکی باشیم .
انجام این سه مرحله بهترین روش برای از بین بردن همه مشکلاتی کنونی جهان و کشورهاست بدست خود ما مردم دنیاست . خیلی بهتر از احزاب های مختلف عمل می کنند که تا امروز چیزی جز تفرقه اندازی بین مردمان به نفع مصالح گروهی و سیاسی خود نداشته اند و هیچ بهبودی در روند رشد و زندگی درست مردمان نداشته اند .
به جنبش آگاهی و مبارزه درست و بدور از خشونت در برابر سلطه های دیکتاتوری برای اصلاح خودمان ، کشورمان و دنیایمان بپیوندیم و این بهترین هدیه را به نسلهای بعدی خود هدیه دهیم .
قسمت دوم - پایان.
۱۳۹۲/۱۱/۸
رد پول _ طرح حکومت واحدجهانی
* کسانی که عرضۀ مواد خوراکی را کنترل می کنند ، مردم را کنترل می کنند.
* کسانی که منابع انرژی را کنترل می کنند ، کل قاره را کنترل می کنند .
* کسانی که کنترل پول را بدست دارند ، جهان را کنترل می کنند .
هنری کیسینجر 1973
............................................................................
در دو بخش مهم حیاتی ، انرژی و مواد غذایی ، همه خانواده های بانکی و شرکتهایشان کنترل مردم و قاره ها را بعهده دارند که نتایج بسیار وخیم و ویرانگری را تا به امروز به بار آورده اند .
اگر نفت (انرژی) و مواد غذایی تحت کنترل خانواده های بزرگ بانکی است در چه مناطق دیگری نفوذ اینها رخنه کرده است ؟
دولتها و خانواده های بزرگ بانکی ، نیروی کار فرمانبر و سر به زیر می خواهند ، یعنی کارگران و کارمندان ِ تحت کنترل و مصرف کنندگان و مشتریان بسیار مشتاق ....برای این منظور اینها این فرمانبرداری مطلق را از پایه رشد جامعه یعنی مدارس شروع می کنند و این فرمانبردای محض و سر به زیر بودن را طبق برنامه ریزی های همان مقامات ، عادت قشر جامعه می کنند . دروسی را می اموزند که در هیچ کجای زندگیشان به آنها یاری نمی رساند و شاید هرگز به آنها نیازی هم پیدا نکند !
به همین دلیل زمان لازم برای عادت پذیری مطلق دوازده سال است که به مدرک دیپلم ختم می شود ! مراکز آموزش و پرورش و بهداشت یکی دیگر از مراکز تحت سلطه بانکداران و شرکتهای بزرگ است .
سرمایه های نظام آموزش پزشکی معمولا توسط شرکتهای بزرگ دارو سازی تامین می شوند که آنها هم دستور ساخت داروها را از مواد مخدر برای ساخت داروها به آنها می دهند و به همین دلیل تمامی داروها دارای عوارض جانبی هستند و در اغلب موارد ضرر آنها برای سلامتی مردم به مراتب بیشتر از سود کمی است که برای درمانشان ممکن است داشته باشد، که این آسیب رسانی برای پزشک و برای شرکت های دارو سازی و برای کل نظام پزشکی پول سازاست . و این در حالی است که دانشمندان زیادی سالیان سال است داروهای کاملا پاک و بدون عوارض را با اثر گذاری کامل کشف کرده اند ! اما هرگز اجازه عرضه و تولید آن ها را نگرفتند ! بطور مثال از پرونده دکتر رویال رایموند رایف می توان نام برد که پیشرفته ترین تلوسکوپ را در صد سال پیش عرضه کرد یا درمانی را برای از بین بردن کامل غدد سرطانی و تمام ویروسها کشف کرد . ودر سال 1934 این درمان بر روی شانزده نفر از بیماران سرطانی لاعلاج انجام شد وهمه این بیماران ظرف سه ماه به سلامتی کامل دست یافتند .... اما پس از این نتایج خیره کننده بطور مرموزی آزمایشگاه او آتش گرفته و به دادگاه کشانده می شود ! از کار بی کار و منزوی می شود ! و پس از مدتی او و کشف بزرگش در درمان کامل غدد سرطانی به فراموشی کامل سپرده می شود . و امروز همگان فکر می کنند که سرطان و یا خیلی از بیماری های وخیم دیگر درمان ندارد ! و علارغم اینکه هزینه زیادی برای درمان خود توسط داروهای شیمیایی و عوارض دار می پردازند آماده مرگ می شوند .
در تمام این مراکز بزرگ و محوری ، رد پول را بگیرید می بینید در همه اینها به یک نفر یا تنها به یک گروه مشخص و خاص ختم می شود که نمی خواهند خللی در سیستم پول زایی خود ایجاد شود و یا ورود شخص و کالایی جدید کمترین آسیبی به موقعیت امنیتی آنها وارد سازد حتی به قیمت نابود شدن همه چمعیت بشری ! ثروتمندان و تبهکاران انگشت شمار و بی نام و نشانی که جهان ما را اداره می کنند ! کسانی که تمام دولتهای جهان برای آنها و زیر نظر و برنامه این افراد کار می کنند . کسانی که حتی در وجود باورها و ماندگاری خرافات و نادانی و جهل و کشتار و جنگ و تکه وپاره کردن انسانها به دست خود نقش اصلی را ایفا می کنند .
هیچ چیز در این دنیا به دست خدای موهوم ادیان نیست ، نه شفایی نه جزایی . همه اینها ساخته و پرداخته کسانی است که کره زمین را اداره می کنند و همه چیز تحت امر و فرمان آنهاست .
برای پی گیری رد پول در به هرم زیر توجه کنید :
ما مردم در کف و زیر این طبقات هرم برنامه ریزی شده قرار داریم که در حال کار کردن روزمره هستیم ، یک طبقه بالاتر از ما دولت ها هستند کسانی که تنها کنترل نیرو را در دست دارند .
و از قدرت خود تنها برای گرفتن پول و مالیات از مردم و کنترل کامل آنها استفاده می کنند چه ما خوشمان بیاد چه خوشمان نیاد .
در طبقه بالایی این دولتها ، شرکتها بزرگ قرار دارند ! چیزی که مردم دنیا برعکس آنرا پذیرفته اند و اینکه شرکتها زیر نظر دولتها هستند ! . کار این شرکتها بدست آوردن منابع و کنترل کامل بازارهای جهانی است ، این شرکتهای بزرگ پول خود را بصورت وام و پول ارزان از سوی بانکهای بزرگ جهان دریافت می کنند و کسانی که بانکهای بزرگ را کنترل می کنند تبهکاران پولدار جهان و شرکت های بزرگ را در زیر نظر و کنترل خود دارند .
مردم تنها بردگان کاری هستند که باید از صبح تا شب تلاش کنند تا بخاطر تلاششون پول اندکی بیگیرند و مقداری از سهم تلاش خود را نیز به عنوان مالیات بر ارزش افزوده ، یا مالیات بر درآمد و .... بابت بدهی های و خرجهای سیاستمداران به بانکها و شرکتهای بزرگ پرداخت کنند .!
پولداران و تبهکاران مالی همچون کرم هایی هستند که از وجود مردم بهره می برند و هیچ دوست ندارند که کسی پرده محرمانه آنها را کنار بزند و اسرار آنها را برملا و فاش کند .
* اهمیتی ندارد که چه کسی قانونگذار باشد ، تا زمانی که کنترل پول کشور در دست من است . بارون راستچایلد
از اینجاست که مردم همیشه بازیچه این دولتمردان و سیاستمداران شده و فریب احزاب و مدلهای سیاسی و حکومتی را می خورند و فکر می کنند که در روند پیشرفت کشورشان مسئول ! و یا تاثیر گذار هستند . اما در حقیقت همانطور که اشاره شد اینگونه نیست .
این ثروتمندان و تبهکاران پولدار جهان هستند که جهان را اداره و مدیریت می کنند و تعیین می کنند کدام کشور از جهان فقیر باشد ، کدام کشور مرفه باشد . چه کسی میلیاردر شود و چه کسانی باید با کمتر از روزی یک دلار زندگی کنند !
ثروتمندان تبهکار و ریئس های بانکهای مرکز، مردم جهان را فریب می دهند تا بتوانند پول را کنترل کنند .که در حال حاضر دارای ثروت های نا حق و افسانه ایی هستند . اما هدف آینها چیست و چه دستور کاری برای سلطه بر دنیا دارند ؟
پرده برداری از دستور کار سلطه بر دنیا :
* وقتی یک مرد صادق متوجه می شود که در اشتباه است ، یا از اشتباه خود دست می کشد یا از صداقت خود . آنونی ماس
کسانی که هدفشان سلطه بر دنیا است ، پول را در کنترل خود در می آورند و اینگونه هر کاری را که بخواهند قادر به انجامش هستند . انرژی نیز در اختیار و کنترل آنهاست ، کشاورزی بزرگ و تجارت جهانی نیز در کنترل آنهاست . در حال حاضر هم مشغول خریداری همه منابع آب آشامیدنی جهان هستند ، پزشکان و دارو سازان را در جیب خود دارند و در حال تلاش برای نابودی و سرکوب داروهای جدید و طبیعی با درمان کامل بیماری های لاعلاج و بدون عوارض هستند . اطلاعات و رسانه های خبری را درکنترل کامل خود دارند تا بتوانند نحوه و چگونگی واکنش مردم جهان را هدایت کنند . در تلاش برای محدود کردن و در اختیار گرفتن کامل اینترنت هستند و برای سلطه کامل خود باید مخالفان سیستم سانسور و خفقان را کنترل کنند و تا می توانند حقوق انسانی را پایمال کنند و به جاسوسی از شهروندان بپردازند، در همه مراحل زندگی آنها .
می بینید که همه ما در سیستمی مخوف تحت کنترل آنها هستیم بنابراین باید از این شبکه مخوف بیرون آمد .
اما چگونه ؟
برای این منظور باید ساختار حاکمیت و چگونگی کار آنها را بدانیم .
سران گروه کوچکی از خانواده ها، بخصوص ( راکفلرها ، راتسچایلدرها ، مروگانها ، کارنگیها ، هاریمنزها ، شیفها و واربرگها ) بیش از قرن هاست که تسلط کامل بر جهان و کنترل همه امور دنیا را در دست دارند . که مخفیانه دستور توطئه ، تقلب ، جنگ و جنایت را صادر می کنند . اینها همیشه برای برنامه ریزی های خود در مورد اعمال شیطانی ، پشت درهای بسته با هم دیدار و گفتگو می کنند و به تصمیمی واحد بر سر نحوه اداره دنیا می رسند . و سپس رسانه های قدرتمند شروع به خبر رسانی و پخش طرح های آنها می کنند . طرح های در مورد مالی ، شرکت های بزرگ ، دولت ها ، عرصه های نظامی . و از بالای هرم این طرحها و نقشه ها به پایین هرم به ترتیب سلسه مراتب انتقال داده می شه .
یکی از سمبل های اصلی تبهکاران در کنترل (( چشم بینا)) ست. که نمادهایی از سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا ، انگلیس و ساختمان دادگاه عالی اسرائیل ام آی فایو است .
علامت ساختمان دادگاه عالی اسرائیل |
سازمان اطلاعات و جاسوسی انگلیس |
یکی از اشتباهات این است که خیلی ها این علامت را در برابر ضدیت با جهود بکار می برند و آنرا نماد دستور عمل جهود می دانند تا همچنان به تبعیض نژادی ادامه داده شود . اما اینگونه نیست .
بانکداران مرکزی، بودجه و هزینۀ هر دو طرف جنگ ، در جنگ جهانی دوم را تامین کردند ! و همچنین بودجه برخی از شرکت های مرتبط با جنایات هیتلر علیه جهود را .
این خانواده ها ثروت کافی برای چندین نسل پی آ پی خود را دارا هستند و کنترل پول دنیا را نیز در دست دارند پس اینها نمی توانند این تبهکاری ها را تنها بخاطر بدست آوردن پول و ثروت انجام دهند ، چون نیازی به پول و ثروتی ندارند . آنها می خواهند قدرت کل باشند و برای کسی که دنبال قدرت کل می باشد وجود آزادی خطرناک است .
اینها معتقدند که مردم نمی فهمند و ما از مردم باهوشتر هستیم و اگر به اینها آزادی داده شود ، نمی توانند آنطور که مد نظر ماست و ما فکر می کنیم درست است از آن استفاده کنند لذا باعث به خطر افتادن موقعیت مان می شود . و صلاح خود مردم هم همین است که تحت کنترل ما باشند .
زمانی که توطئه حاکمان تبهکار وبرنامه تسلط کامل برجهانشان برملا شد ، آنها هم با قاطعیت هرچه بیشتر و علنی سخنان خود را در ملا عام عنوان می کنند . و از این توطئه به عنوان (مدیریت جهانی ) یا (نظام نوین جهانی) نام می برند . وهمه این حاکمان تبهکار در سطح جهانی سخن از ضرورت وجود یک قدرت کامل وکل در دنیا سر می دهند .
وحتی پاپ بنتیک شانزدهم ، رهبر مسیحیان جهان نیز گفت :
ضرورت فوری برای یک حاکم سیاسی جهانی وجود دارد.
ضرورت فوری برای یک حاکم سیاسی جهانی وجود دارد.
ایده یک سلطان جهانی ، ایده خوبی است اما اینها هدفشان شوم است و سیاستشان از راه تفرقه بیانداز و حکومت کن است تا همه ما را در حال دشمنی دائم با هم بیاندازند .
آنها می گویند که مشکل بخاطر دعوای احزاب با هم است ، اما در واقع همه این احزاب در دست یک نفر و ارباشان است . و جهان ما را در حال سوق دادن به سمت یک حکومت واحد دیکتاتوری هدایت می کنند . در واقع یک حکومت دیکتاتوری نظامی و واحد تحت کنترل و تسلط تبهکار ابر ثروتمند.
اگر موفق شوند جایی برای پنهان شدن و راهی برای فرار وجود نخواهد داشت .
به یاد داشته باشید توطئه ها ، جنگ ها ، اختلافهای قومی و قبیله ایی و مذهبی و ایدئولوژیکی ، ناسیونالیستی و... هیچگاه تصادفی و اتفاقی نبوده و نیستند و همه طرح های تبهکاران ثروتمند است که برای رسیدن به هدف کل صورت می گیرد و اینگونه مردم جهان را مترسک نمایشات خونین خود می کنند.
بزرگترین زندان برای مردم این است : ترس ازاینکه دیگران راجبشان چه فکری می کنند .
وقتی شما از این زندان ترس از اینکه دیگران راجب شما چه فکری می کنند می گریزید ، درکی تازه از دنیای پیرامون خود حس می کنید و می بینید که چطور می توانید به سادگی بسیاری از مردم دیگر را تحت کنترل خود در بیاورید . تنها کاری که باید انجام دهید دیکته کردن آن چیزی است که درجامعه مورد قبول است . آنچه که از نظر جامعه درست و غلط ، اخلاقی ویا غیراخلاقی ، خوب ویا بد ، ممکن یا غیر ممکن و ... است .
سپس با ساختن این محدوده امن مردم شما را به حال خود رها می کنند و واکنشی به رفتار شما انجام نمی دهند .
این همان طرحی است که می خواهند به وسیله آن ارتشی را درسطح جهانی ایجاد کنند بطوری که رفتارشان از نظر سایر مردم در هرمنطقه ، بسیار نرمال و عادی وانمود کند تا آنها با خیال راحت به مقاصد وکارهای خود برسند بدون اینکه موجب ناخشنودی و اعتراض مردم شوند . اینگونه مردم یک منطقه را تحت کنترل و تسلط خود نیز دارند .
طرح جهانی درحال انجام شدن است و آنها جهان را به چند ایالت دلخواه تقسیم کرده اند تا مدیریت ما برایشان راحت و آسانتر شود . اتحادیه اروپا و اتحادیه آفریقا تشکیل شده . طرح اتحادیه آمریکا نیزبه وسیله کشورهای آمریکا و کانادا ومکزیک ، تحت عنوان مشارکت برای امنیت و رفاه کلید خورده است.
این توطئه سالهاست در حال اجرا شدن بوده ، اتحادیۀ آسیایی ِ اقیانوسیه نیز در حال اجرا شدن است .
این نمودار طرح سازمانی توطئه ظلم و ستم جهانی است .
پایان قسمت اول .
۱۳۹۲/۱۰/۳۰
واقعا همه مشکلات ما بخاطر تحریم ها است ؟
این که مردم ریختن توی خیابونها با صدای بلند مرگ بر شاه گفتند و هنوزم دست از سرش بر نمی دارن ! و اینکه الان مثل... ساکتند و جرات نفس کشیدن هم ندارن ! نشون میده چه کسی دیکتاتور بوده .!
مردم ترکیه بخاطر محدودیتهای اینترنتی که دولتشون براشون ایجاد کرده ریختن توی خیابونها ، اونوقت ملت ایران می رن پول میدن فیلتر شکن و پروکسی می خرن ! میان تو فیسبوک بیضه های روحانی و ظریف و ... مالش می دن و یا حال و احوال همدیگر و می پرسن ! یا به آمریکا و کشورهای غربی فحش می دن که چرا ما را تحریم کردید ؟ که اگه تحریم نبودیم ما مدینه فاضله داشتیم ! آلودگی هوا ، تصادفات جاده ایی ، مرگ بیماران نیازمند به داروهای خاص ، عدم امنیت پروازها ، گرانی ها ، بی کاری ها ، فقر و فساد و فحشا ، بی تفاوتی ها ، دزدی ها ، کسری بودجه ، آدم کشی ها ، هفت تیر کشی ها ، فیلترینگ اینترنت ، حصر موسوی و کروبی ، به روی کار آمدن احمدی نژاد ها ، صف کشیدن مردم برای برنج ، مرغ ، نان ، بستنی چوپان ، گرفتن نذری ، افزایش میل به نوشیدن ساندیس ، اهدا کردن طلا و پول برای ساختن ضریح ائمه اطهار در سایر کشورهای عربی ، ساختن سواحل جنوبی لبنان و پرکردن جیب حزب الله لبنان ، فرستادن نیرو به سوریه برای کشتار مردم بی گناه ، ایجاد گشت ارشاد برای محافظت از تار موی زنان و جلوگیری از به نمایش در آمدن برجستگی های بدنشان ، زندانیان سیاسی ! ، اعدام های فله ایی ، قطع عضو ، شلاق زدن ( و اجرای سایر قوانین جزائی صدر اسلام چه در خفا چه در ملاء عام ) ، نابود شدن محیط زیست ، از بین رفتن آثار تاریخی و هویتی ایرانیان ، وجود مسئولین غیر ایرانی بر مسند های کلیدی و حساس کشور ، وارد کردن جمعیت های لبنانی و عراقی و سوریه ایی به ایران با هویت و شناسنامه های ایرانی ! و .... همه و همه بخاطر این تحریمها بوده !
حالا با توافقی که در ژنو حاصل شده قراره به ارامی و نرمش برخی از این تحریمها که در این سی و پنج سال گریبان ما را گرفته در کوتاه مدت کمتر بشه و برخی دیگر از این تحریمها در دراز مدت تسهیل ! بشه . یعنی سی و پنج سال تحریم در تحریم بودیم حالا اگر این نظام آدم بشود و همه خواسته های این غربی ها را مو به مو انجام دهد ! سی و پنج سال دیگه منتظر باشیم تا این تحریم ها برداشته بشه !
این یعنی اصلاحات ! این یعنی اعتدال و امید ؟ این یعنی لعنت به این نظام و همه مسئولین بی کفایت و ابله اش که کمترین تخصصی در امر کشور داری ندارند . و هرگز به منافع ایران و ایرانی نمی اندیشند و تنها تلاششان برای رسیدن به اهداف ایدئولوژیکی خودشان هست و بخاطر این هدف حتی ناموس خودشان را هم می فروشند ، چه برسه به کشور ایران و مردم ایران و ناموس ایرانی .
اصلا چرا ما باید تحریم می شدیم ؟ دلیل این تحریمها چه بود و هست ؟ اون کثافتی که مدیریت و سیاست های خارچی اش باعث شده که ما متحمل تحریم بشویم یک جانی بالفطره است که باید محاکمه نظامی شود . چرا باید از شل شدن تحریم ها خوشحال باشیم وقتی هنوز این لاشخورها بر سر کار هستند و به محض اینکه دوباره موقعیتی پیدا کنند برای زیاده خواهی های خود دوباره این تحریم ها بر ما وارد خواهد شد ؟
باید همه متوجه شوند که اصلاحات در ایران و در این نظام که قانون اساسی اش متحجرانه و سراسر ایراد است هرگز نتیجه نمی دهد و اگر خیلی خوش بین و ساده انگار باشیم این اصلاحات تنها بتواند یک بند از بندهای فرعی این قانون اساسی را اصلاح کند و لا غیر .
فعلا هم که هیچ یک از این اصلاحات چی های خالی بند حرف و سخنی از اصلاح این قانون اساسی فاشیستی نزده و نمی زند و همه دنبال درست کردن خرابکاری های احمد ی نژاد هستند ، همانطور که احمدی نژاد دنبال درست کردن خرابی های دوران خاتمی بود و همانطور که خاتمی دنبال درست کردن خرابی های دوران رفسنجانی بود !
حالا هی سماق بمکیم که این حسن کلید ساز ، این کلید کذایی خودش را در کدام سوراخ جرخورده مشکلات این ملت و مملکت فرو کند !
۱۳۹۲/۱۰/۲۷
کجاست آن جوانمردی پوریای ولی
چندی پیش در فضای مجازی با خبر شدیم که یکی از هموطنان خارج از کشورمان که دختر خانمی جوان و زیبا هستند و مدتی هم مجری یکی از برنامه های شبکه صدای آمریکا بودند به نام لونا شاد به بیماری سرطان مبتلا شدند و در بستر بیماری به سر می برند . واکنشهای زیادی از سوی مردم (چه داخل کشور و چه خارج کشور ) به این خبر دیده شد که همه مردم برای ایشان آرزوی سلامتی و رهایی از این بیماری سخت کردند و خیلی ها برایش دعا ونیایش ...
متاسفانه چند روز پیش در بین کامنتهای مربوط به این خبر، در یکی از صفحه هات فیسبوک که آنراانعکاس داده بود به کامنتی برخوردیم که واقعا جای تعجب و حیرت داشت !
کامنتی به این مضمون :
* ببخشید من که ندیدم این برنامه رو ، ولی سرطان برای همه می آد مخصوصا اونا که حاضرن وطن رو به هر قیمتی بفروشند ، زنده باد خودمون که موندیم و ... سختی می کشیم ولی وطن را رها نمی کنیم .*
تعجب و حیرت از این بابت که شخص کامنت گذارنده یکی از پیشکسوتان ورزش کشور و ازقدیمی های ورزش تکواندو به نام مجتبی نظم ده هستند که به درجه (استادی !) رسیده اند .
متاسفانه ایشان نه تنها به این یک کامنت غیر اخلاقی بسنده نکرده، بلکه ایرانیانی که ترک وطن کرده اند، را نیز خائن و وطن فروش دانسته اند و خودشان را قهرمانی! وطن پرست!معرفی کرده اند.
در زیر کامنت ایشان بسیاری از استادان بزرگ دیگر تکواندوی ایران که اکنون در خارج بسر می برند و قبلا در تیم ملی تکواندو ایران بوده یا سمت های مهمی در فدراسیون داشته اند، به ایشان تذکرو سرزنش های خود راداده و کرده اند. از جمله استاد علی علی پور دان ۷ مقیم انگلستان، استاد داوود میمندی دان ۷ و کسانی دیگر.
و نیز در صفحه ایی غیر رسمی که مربوط به اخبار تکواندو کاران عزیز میهنمان است این قضیه پی گیر شد تا ایشان توضیحی واضح و شفاف بابت این مطلبشان ارائه دهند که ظاهرا چیزی جز مغلطه و سفسطه از ایشون دیده نشد. که لینک این صفحه در زیر آمده است .
ایران تکواندو Iran Tekwondo
.................
من به عنوان یک جوان ایرانی ، اینجا هیچ قصد و منظور نصیحت به ایشون و امثال ایشون که از نظر من خود یک غده سرطانی وخیم در پیکره جامعه ایران هستند ندارم ولی بیاییم تاریخ زیبایمان وشخصیت های اسطوره ایی و پهلوانمان را بهتر بشناسیم تا ارزش اینگونه ورزشکاران دوزاری امروز بیش از پیش برایمان نمایان شود و متوجه شویم که ما ایرانیان بخصوص برجستگان جامعه ما در هر عرصه ایی (هنری ، سیاسی ، اجتماعی ،ورزشی ، اقتصادی و...) در چه جایگاهی هستند و چگونه است که امروز دیگر ما اشخاصی به مانند پوریای ولی و بعد از آن تختی در تاریخمان ندیده ایم . این شناخت به ما کمک می کند که به یکی از علل بیماری درون جامعه خود بیشتر آگاه شویم و بدانیم اگر جوانان و نوجوانان ایرانی مسیری را به اشتباه می روند ، مسببان و مربیان اخلاقی و فکری آنها چه کسانی هستند . آنهم در زمانی که حاکمان و مسئولین کشورمان یک مشت بی ادب و روانی و ضد ایرانی و متجاوزگر هستند که دستشان به همه نوع جنایت و کثافت کاری نسبت به ایران و ایرانی آلوده است . وبی شک توقع و انتظار بیشتری از این افراد برای اصلاح جامعه خود می رود و کوچکترین لغزش اخلاقی از سوی آنها صدمات فراوانی را به پیکره اخلاقی جمعی از هموطنانشان وارد می سازد .
این جا من داستانی از پهلوان جاوید نام پوریای ولی را می آورم که او چطور قهرمانی خود را به خاک می نشاند تا پهلوانیش همچنان پس از گذشت نزدیک به ششصد سال در طول تاریخ ایران خودنمایی می کند و برای من جوان ایرانی هم امروز او یک الگو و اسطوره اخلاق و راد مردی است .
من به عنوان یک جوان ایرانی ، اینجا هیچ قصد و منظور نصیحت به ایشون و امثال ایشون که از نظر من خود یک غده سرطانی وخیم در پیکره جامعه ایران هستند ندارم ولی بیاییم تاریخ زیبایمان وشخصیت های اسطوره ایی و پهلوانمان را بهتر بشناسیم تا ارزش اینگونه ورزشکاران دوزاری امروز بیش از پیش برایمان نمایان شود و متوجه شویم که ما ایرانیان بخصوص برجستگان جامعه ما در هر عرصه ایی (هنری ، سیاسی ، اجتماعی ،ورزشی ، اقتصادی و...) در چه جایگاهی هستند و چگونه است که امروز دیگر ما اشخاصی به مانند پوریای ولی و بعد از آن تختی در تاریخمان ندیده ایم . این شناخت به ما کمک می کند که به یکی از علل بیماری درون جامعه خود بیشتر آگاه شویم و بدانیم اگر جوانان و نوجوانان ایرانی مسیری را به اشتباه می روند ، مسببان و مربیان اخلاقی و فکری آنها چه کسانی هستند . آنهم در زمانی که حاکمان و مسئولین کشورمان یک مشت بی ادب و روانی و ضد ایرانی و متجاوزگر هستند که دستشان به همه نوع جنایت و کثافت کاری نسبت به ایران و ایرانی آلوده است . وبی شک توقع و انتظار بیشتری از این افراد برای اصلاح جامعه خود می رود و کوچکترین لغزش اخلاقی از سوی آنها صدمات فراوانی را به پیکره اخلاقی جمعی از هموطنانشان وارد می سازد .
این جا من داستانی از پهلوان جاوید نام پوریای ولی را می آورم که او چطور قهرمانی خود را به خاک می نشاند تا پهلوانیش همچنان پس از گذشت نزدیک به ششصد سال در طول تاریخ ایران خودنمایی می کند و برای من جوان ایرانی هم امروز او یک الگو و اسطوره اخلاق و راد مردی است .
جوانی از فقرای شهر خوی که از نعمت پدر محروم بود. عاشق دختر حاکم این شهر میشود. او که تنها فرزند مادرش بود، از شدت عشق بیمار و بستری میگردد. مداواهای پزشکان در درمان بیمار کارگر نمیافتد چرا که بیماری عشق درمان جسمی ندارد.
بالاخره روزی این پسر زبان میگشاید واز عشقش به دختر حاکم شهر میگوید. مادر و نزدیکانش وی را نکوهش میکنند. اما پسر بر عشق خویش پافشاری میکند و مادر به ناچار به خواستگاری دختر حاکم میرود. خبر به گوش دختر حاکم میرسد و وی ازدواج خود با آن پسر یتیم را مشروط به پیروزی وی بر پهلوان نامدار خوی، پوریای ولی میکند. از آنجا که عشق منطق دیگری دارد. پسر جوان با وجود اینکه میداند، توان غلبه بر پوریای ولی را ندارد، برای مبارزه و کشتی گرفتن اعلام آمادگی میکند. تاریخ مبارزه روز جمعه تعیین میشود.
در شب پنج شنبه در یکی از مساجد شهرخوی، مادر آن جوان حلوای نذری پخش میکند که از قضا پوریای ولی هم آنجا حضور داشت. پهلوان از مادر میپرسد: سبب نذرت چیست؟ و او جواب میدهد: پسرم برای ازدواج با دختر حاکم باید با پوریای ولی کشتی بگیرد و من این حلوا را نذر کردهام تا پسرم پیروز گردد.
پوریا دچار تردید میشود. تردید در مورد حفظ موقعیت خود به عنوان پهلوان شهر یا اجابت نذر یک مادر و حرکت در جهت رساندن یک جوان به آرزوی خود. او در این تردید تصمیمی شجاعانه میگیرد که باعث اسطوره شدن پوریای ولی میگردد. روز موعود فرا میرسد. پوریا و جوان عاشق در میدان کشتی حاضر میشوند. جمعیت انبوهی به تماشا ایستادهاند. همه انتظار دارند. در چشم به هم زدنی، پهلوان نامدار شهرشان پیروز گردد. اما نتیجه چیز دیگری است. پهلوان خود را مغلوب جوان عاشق میکند.
خود پهلوان پوریای ولی در این مورد میگوید: وقتی پشتم به خاک رسید و آن جوان بر سینهام نشست. ناگهان حجاب از دیدگانم به کنار رفت و آن معرفتی را که سالها !! در جستجویش بودم، در مقابل دیدگانم یافتم.
سالها بدین منوال سپری شد و مردم زمانی متوجه قضیه شدند که پهلوان پوریا نقاب خاک بر سر کشیده بود. از آن زمان پوریا به پهلوان افسانهای و اسطورهای تبدیل شد.
ده فرمان مشهور جوانمردی که از پوریا به یادگار مانده، جزو اصول ورزش باستانی کشور است و این ده فرمان سالها سرلوحه پهلوانان خوی بوده و هنوز هم سینه به سینه نقل میگردد." جوان پیروز را بر دوش خود گرفتند و به سمت خانه حاکم حرکت کردند. پهلوان شهر مغلوب شد و در زیر دست و پای مردم نظاره گر شادی آن جوان و گریههای شوق مادرش بود. دیگر هیچکس پوریا را به چشم پهلوان نمینگریست.
..........................
واما پاسخ من به این شخصیت نابرجسته و سرطان اخلاقی جامعه ورزش ایران (تکواندو) :
جناب آقای مجتبی نظمده که در سال ۲۰۱۱ رهبری تیم ملی هانمادانگ (تکواندوی نمایشی) ایران را به عهده داشتید و پارسال دان ۸ تکواندو خود را در قرارگاه مرکزی تکواندو "کوکی وون" در کره جنوبی دریافت کردید و اخیرا (چند ماه پیش) برای دریافت لوح افتخار از طرف تالار مشاهیر تکواندو جهان Taekwondo Hall of Fame به ایالات متحده دعوت شده بودید که بخاطر مشکلات ویزا (طبق گفته خودتان) نرفتید. شما از نسل اول آموزش دیده تکواندو ایران در تیم ویژه هوابرد ارتش ایران بودید که پیش از انقلاب زیر نظر استاد کره ای "کیم سو رایان" جزو اولین فارغ التحصیلان این رشته هم بودید. ودر المپیک سیدنی ۲۰۰۰ داور تکواندو هم بودید و مدارک مربی گری درجه ۲ بین المللی را نیز دارا هستید!.
اگر فکر می کنی تنها ، ماندن و با سختی ها ساختن اسمش وطن پرستی است باید خدمتت عرض کنم که نه عزیزم این یعنی پذیرش ذلت و خواری و گردن کج کردن و با بی عزت نفسی زندگی کردن . کسانی که از ایران خارج می شوند شرایط یک زندگی عادی و نرمال را مطابق حداقل استاندارهای اولیه بشری نمی بینند پس این حق را دارند وقتی نمی توانند جامعه خود را یا نظام استبدای و قوانین متحجر حاکم بر آنرا تغییر بدهند مکان زندگی خود را تغییر دهند . آقای محترم شما هم دارید با همه سختی ها زندگی می کنید ! کسانی همچون بروجردی ، حشمت الله طبرزدی ، نسرین ستوده ، پیمان عارفی و خیلی های دیگه که مجال نام بردن از تک تکشون نیست هم درحال زندگی کردن در ایران هستند !!! شرف خودتو قاضی کن که آیا تو زندگیه سختی داری و داری برای وطنت و هموطنانت سختی می کشی یا سختی تو تنها بخاطر کسب منافع شخصی خودت و هم کیشانت هست !
شما که انقدر متعصب به وطن و هموطن داخلی هستید زمانی که تیر گداخته از وسط سینه ندا آقا سلطان به قلبش اثابت کرد کجا بودی ، زمانی که دختری با ضربه باتوم به سرش می میرد و پس از سه سال مرگش برای عموم می شخص می شود کجا بودید و هستید؟ مرگ جوانان بی گناه ایران را نمی بینی و ندیدی تا امروز ؟! تجاوز به هموطنانت را سی و پنج ساله نمی بینی ؟ غارت و چپاول کشورت آنهم توسط یک مشت اجنوی و دشمن ایران و ایرانی که از بخت بد ما حاکمان زوریه ایران شده اند را نمی بینی و ندیده ایی تا امروز ؟ شما که درون ایران مانده ایی و شهرت وطن پرستی داری چه اقدامی و چه حرکتی برای کشورت انجام دادی جز سکوت و خفه خوان گیری در همه این جنایات و نابسامانی های کشورت ! اشک تیم کاتاروی بانوان
ایرانی را ندیدی که بخاطر داشتن حجاب بیش از حد اسلامی از مقام قهرمانی مقابل مصر حذف شدند ؟ اشک بانوی شناگر ایرانی را که بخاطر اسلامی ! نبودن مایوی شنایش ! از ثبت رکورد محروم شد را ندیدی ؟ آیا نمی بین هنوز هم بانوان ایرانی از ورود به استادیوم های ورزشی محروم هستند ؟ آیا تحمل این ذلت و حقارتها که حتی به جامعه ورزش ایران هم تحمیل شده و می شود و سکوت امثال شما از نظر شما جسارت و وطن پرستی و جربزه تلقی می شود که درون ایران هم مانده ای ؟
خانم لونا شاد چه خیانت و وطن فروشی ایی کردند جز اینکه یک گزارش دهنده بوده وهستند ، شبکه های خارجی جز انتقال اخبار و گسترش آن چه خیانتی به کشورشون کردن ؟ آیا اطلاع رسانی و آگاه کردن هموطنانی که در درون از هرگونه ارتباط با دنیای خارج از خود محدود و فیلتر هستند و مدام اخبار کذب و شستشوی مغزی دریافت می کنند، از نظر شما امری خلاف و خیانت محسوب می شود ؟ چرا شما مرا یاد خطبه های امامان سخیف جمعه می اندازید ؟ چرا باید ادبیات احمد خاتمی ها و علم الهدی ها و جنتی ها اینگونه در مغز امثال شماها خانه کرده باشه که ناخودآگاه و یا شاید هم آگاهانه اینگونه ارزش انسانی خود را زیر سئوال ببرید ؟
تنها امیدوارم که عاقبت بخیر بشی ، که شخصا شک دارم !
به یزدان اگر ما خرد داشتیم
کجا این سرانجام بد داشتیم .؟
اشتراک در:
پستها (Atom)