آخوندیسم یعنی مکتب دروغ و دروغ همان چیزی است که از اساس در فرهنگ ایرانی از بزرگترین و منفور ترین دشمنان و آفت بحساب می آمد ، پیامبر ایرانی زرتشت بزرگ ، دشمن آن بود و پادشاهان اصیل ایرانی نیز در نیایشهای خود آرزوی دور ماندن این آفت از کشور ایران را داشتند .
اما ما ایرانیان فرهنگ زده و از هویت خود دور شده ، آخوندیسم (مکتب دروغ ) را روی دست بلند کرده و با آغوش باز آنرا به ایران و راس حکومت ایران نشاندیم . ملتی شدیم کاملا خرافاتی و دروغگو که برای کسانی که حقایق را می گویند و از راستی و درستی حرف می زنند ، خط و نشان می کشیم و باشدید ترین حالت ممکن با آنها برخورد قهر آمیز می کنیم ، اما برای کسانی همچون خمینی ها غش و ضعف کرده و هر مزخرفی را که گفتند و می گویند به راحتیه آب خوردن می پزیریم و با اینکه بعد هم متوجه دروغشان می شویم اما باز دروغهای بعدیشان را هم به راحتی می پزیریم . این نوع حالت تنها از عهده مردمانی بر می آید که واقعا اصالت و هویت و ریشه خود را گم که نه فراموش کرده اند . ملتی که خود ریشه خود را می سوزاند چه فرقی می کند حکومتی خادم و ایرانی بر سر کار باشد یا یک حکومت فاسد و جانی ؟! چرا یک تفاوت یادم آمد و آن اینکه : عمر حکومت های دلسوز و اصیل و ایرانی و خدمتگذار به ایران و ایرانی خیلی خیلی کمتر از حکومت های اشغالگر و متجاوز و وحشی و جانی و غارتگر بودند تاریخ هزاران ساله ایران گواه این است و دلیل این امر هم کاملا روشن است و صد ها سال قبل هم فردوسی بزرگ ، این دلیل و ایراد اساسی ایرانیان را گفت ولی کو گوش شنوا در کلیت جامعۀ ایرانی در این صدها سال که پس از فردوسی بزرگ گذشت !!
به یزدان که گر ما خــــــــــــــــــــــــــــرد داشتیم
کجا این سرانجام بـــــــــــــــــــــــــــــــد داشتیم !
اما ما ایرانیان فرهنگ زده و از هویت خود دور شده ، آخوندیسم (مکتب دروغ ) را روی دست بلند کرده و با آغوش باز آنرا به ایران و راس حکومت ایران نشاندیم . ملتی شدیم کاملا خرافاتی و دروغگو که برای کسانی که حقایق را می گویند و از راستی و درستی حرف می زنند ، خط و نشان می کشیم و باشدید ترین حالت ممکن با آنها برخورد قهر آمیز می کنیم ، اما برای کسانی همچون خمینی ها غش و ضعف کرده و هر مزخرفی را که گفتند و می گویند به راحتیه آب خوردن می پزیریم و با اینکه بعد هم متوجه دروغشان می شویم اما باز دروغهای بعدیشان را هم به راحتی می پزیریم . این نوع حالت تنها از عهده مردمانی بر می آید که واقعا اصالت و هویت و ریشه خود را گم که نه فراموش کرده اند . ملتی که خود ریشه خود را می سوزاند چه فرقی می کند حکومتی خادم و ایرانی بر سر کار باشد یا یک حکومت فاسد و جانی ؟! چرا یک تفاوت یادم آمد و آن اینکه : عمر حکومت های دلسوز و اصیل و ایرانی و خدمتگذار به ایران و ایرانی خیلی خیلی کمتر از حکومت های اشغالگر و متجاوز و وحشی و جانی و غارتگر بودند تاریخ هزاران ساله ایران گواه این است و دلیل این امر هم کاملا روشن است و صد ها سال قبل هم فردوسی بزرگ ، این دلیل و ایراد اساسی ایرانیان را گفت ولی کو گوش شنوا در کلیت جامعۀ ایرانی در این صدها سال که پس از فردوسی بزرگ گذشت !!
به یزدان که گر ما خــــــــــــــــــــــــــــرد داشتیم
کجا این سرانجام بـــــــــــــــــــــــــــــــد داشتیم !
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر