فاشیسم در جوامعی آمادگی بیشتری برای استقرار و گسترش دارد که ابتذال و جهل و خرافهگرایی جای خرد و تعقل و شکورزی را گرفته باشد. و مردمان آن باورمند به یک مکتب یا ایدئولوژیِ دینی یا ناسیونالیستی شده باشند.
این جوامع حکومتهایی را به سر کار می آورند که همگان این خصوصیات را قبل و بعد از به قدرت رسیدنشان دارا می باشند :
تبلیغِ آشتیجویانهٔ آن مکتب یا آن دین و ایدئولوژی مستقر شده بر اذهان بسته نگه داشته شدۀ مردم پیش از رسیدن به قدرت؛ و اجبار بر باوراندنِ آن مکتب و حذف و نابودی ناباورانِ به آن پس از رسیدن به قدرت.
کوشش برای نفی و نادیدهانگاشتن مخالفان و صاحبان اندیشههای متفاوت، به ویژه پیروان سوسیالیسم و لیبرالیسم به عنوان دو مظهر عدالت اقتصادی و آزادیهای فردی و تلاش برای مدارای ظاهری و گمنام کردن یا بدنام کردن آنان پیش از تصاحب قدرت؛ و حذف خشونتآمیز آنان پس از تصاحب قدرت.
تبلیغ روحیه مدارا و آشتی و تفاهم و راهکارهایی برای سعادت بشریت پیش از کسب قدرت، و بروز روحیه خشونتجویانه، متعصبانه و تمامیتخواهانه پس از کسب قدرت.
تحریک احساسات ملی یا مذهبی مردم و فریب آنان با القای روایتها و نقلقولهای مجعول، روایات و احادیث و داستانها و حماسههای ساختگی به عنوان یک پدیده واقعی و راستین. با این باور که عموم مردم برای برانگیخته شدن و فداکاری کردن، نیاز به یک محرک احساسی دارند و محرکهای قوی احساسی در واقعیتها پیدا نمیشوند. و نیز با این باور که عموم مردم به دلیل کندذهنی و نفهمی ، قادر به تشخیص دروغها از واقعیتها نیستند و تنها عدهای معدود چنین هوش و تواناییای را دارند.
قهرمانسازی و قهرمانپروری، ترجیحاً از یک شخصیت کهنِ دینی یا ملی یا تاریخی. با این باور که اکثر مردم به دلیل ضعف شخصیت و زبونی مفرط نیاز به یک «شخصیت برتر» و قابل ستایش دارند تا جبران کمبودها و حقارتهای آنان را بنماید. (بت سازیه متعصبانه )
دشمنتراشی. با این باور که القایِ وجود تعدادی دشمنان فرضی میتواند موجب واهمه تودههای فریبخورده از آیندهای مبهم و تیرهوتار شود، و چنین تصوری را ایجاد کند که دشمنانی خطرناک قصد تملک یا نابودیِ همهٔ داراییهای مادی و معنوی آنها را دارند.!!
کوشش برای جلب طبقات محروم و متوسط، متعصبانِ اهل اطاعتِ کورکورانه و جوانان سرخورده و سرگردان به عنوان ابزارهای ابتدایی برای یارگیری و سازماندهی نیروها؛ و ابزارهای نهایی برای گسترش ترس در میان مخالفان و تشکیل گروههای فشار در قالب انجمنها و تشکلهای شبه فرهنگی یا شبهنظامی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر