از قدمگاه تا مقعد گاه

قدمت خرافات و خزعبلات مذهبی در ایران که توسط مذهبیون فاسد و دکانداران دینی  به آن رنگ و بوی حقیقی داده شده و از سوی عوام و نا آگاهان مورد پذیرش و احترام قرار گرفته بسیار طولانی است ، اما چیزی که در این خرافات و خزعبلاتی که گفته شده بیش از همه نظر را جلب می کند ، ارتباط این خرافات به قدرتی ماورایی است که بعضا از خود رد و اثری نیز بر روی زمین و کوه و سنگ و صخره و... از خود به جای گذاشته اند !!!!

تمامی دکانداران دینی در تمامی ادیان و مذاهب از این ناآگاهی و ساده اندیشی عوام استفاده کرده و این خرافات را در پوست و گوشت و خون و ذهن آنها نهادینه کرده اند طوری که این دروغ ها و خزعبلات را وحی منزل و حقیقتی بی چون و چرا می دانند ، بدون اینکه کمترین اندیشه و خردی درست در آن بوده باشد و ربطی با زندگی دنیوی آنها داشته باشد یا تاثیری در بهبود وضع زندگی آنها از نظر مادی و معنوی داشته باشد .

من اینجا به سایر ادیان کاری ندارم چرا که طرف اصلی من دین و مذهبی است که سالیان سال است کشورایران و هموطنان ایرانی را همچون بیماری جزام ، خوره خروه کرده . 

امروز دیگر مانند سالیان دور نیست که مردم عامی نتوانند به حقایق و ریشه های واقعی باورها و عقاید پوشالی خود دست پیدا کنند ، دیگر کسی نمی تواند بهانه بی سوادی و دسترسی نداشتن به اطلاعات موثق و درست را داشته باشد ، دیگر نمی شود با این همه ضرر و زیانی که این خرافات برای جامعه ایرانی داشته و دارد سکوت کرد و اجازه داد که این روند خرافات سازی و استفاده از بی شعوری مردم برای سود دهیه دکانداران فاسد دینی و مذهبی ادامه داشته باشد .

یکی از این خرافات که مد نظر من هست ، محل هایی است که گفته شده از عبور پیامبران و امامان و وابستگان و نزدیکان آنها به عنوان زیارتگاه و محل های سود دهی دکانداران دینی تبدیل شده . و مردم نا آگاه ( البته ناآگاهی در این عصر دیگر جایگاهی ندارد و بهتر است از واژه بیشعور استفاده شود ) در آن پول می ریزند ، نذر می کنند و سایر اعمال خرافاتی را به انجام می رسانند بدون اینکه کمترین منفعتی نصیبشان شود !!!

ببینیم چرا در طول تاریخ ایران مردم ایران همیشه از حاکمان خود ناراضی بودند و هیچگاه با حکومت خود همراه و همدل نبودند ؟

بیاندیشم که چرا همیشه ما در طول تاریخ یک قدم اگر به جلو برداشتیم ، ده ها  قدم در جهت عکس ، به عقب کشیده شدیم ؟

مسائل و مشکلات امروز ما هم ، ریشه در باورها و عقاید وارداتی و خرافاتی ما دارد ، چرا که این باورها که توسط یک مشت مافنگی و بی شعور که سعی در استحمار ماداشته و دارند همواره از ما و نسلهای گذشته یک مشت سواری ده ساخته تا هرگز نتوانیم  یک ملت یکپارچه و خردورز که هرروزش از روز قبلش بهتر شود و درجهت پیشرفت و انسانیت و زندگی درست قدم بردارد که هم به نفع خود و هم به نفع نسل بعدی خود باشد ، نباشیم .

چیزی که جامعه ما از آن به شدت رنج می برد تعصب و تقدس های بی مورد در مورد باورهایی است که کمترین آگاهی و شناختی از صحت و سقم آن نداریم به خصوص که این باورها هرگز به فرهنگ و تمدن و ریشه اصالتی ما ایرانی ها مربوط نبوده و بعضا باعث نابودی تمدن و فرهنگ و تاریخ ما هم شده اند و می شوند .

حال می پردازم به معرفی برخی از این محل های مقدس شده !!! 

قدمگاه حضرت محمد 

قدمگاه منسوب به پیامبر  اسلام محمد بن عبدالله که در موزه استانبول ترکیه نگهداری می شود.

محلی که محمد ابن عبدالله از آنجا به معراج !!! رفته 

نمایی از بالا ، صخره شریف که محل معراج محمد بوده و نیز محل  عبادت سایر انبیاء الهی در  بیت المقدس بوده است .این تخته سنگ مقدس !!! در زیر قبه الصخره قرار گرفته است . داخل قبه الصخره، قدمگاه منسوب به محمد وجود دارد که گفته می شودجای پایش ،از شب معراج،همچنان بر روی آن فرو رفته باقی مانده است.

قدمگاه امام رضا در مشهد (استان خراسان رضوی )

شهر قدمگاه در مرکز زبرخان از شهرستان نیشابور واقع شده و می گویند که زمانی که رضا پسر موسی کاظم در سال دویست هجری قمری از مدینه به مرومیرود در بین راه در این مکان توقف کرده و بر روی تخت سنگ سیاهی نزدیک یک چشمه آب ایستاد و شروع به وضو گرفتن برای نماز کرد که از آن زمان به بعد جای پای او در سنگ فرو رفته و همچنان محل مبارک و مقدسی برای محبان و دوست داران خرد باخته اوست (البته در دورانی به قدمگاه علی بن ابیطالب هم کسب درامد می کرده) و از آن چشمه که همچنان آب (لوله کشی ) در جریان است مومنین به عنوان آب تبرک برای شفا یافتن بیماری ها و تندرستی می نوشند !!!
و نیز روایت هست که در آن زمان آن مکان آبی نداشته و حضرت می خواسته که با خاک تیمم کند که به فضل الهی!! از همان مکان چشمه ایی شروع به جوشیدن می کند و حضرت با آب وضو می گیرد .... البته این چشمه بعد ناپدید شده تا آب مبارکش به سیستم آبرسانی آن منطقه بپیوندد !!!

   

آب لوله کشی شده که می گویند همان چشمه خشک شده در زمانهای دور است که رضا پسر موسی کاظم از آن آب وضو گرفت

 قدمگاه مرتضی علی در شهر تفت ، استان یزد

این قدمگاه که گفته می شود  در سال پانصد و دوازده هجری قمری به فرمان گرشاسب بن علی بن فرامز که یکی از امرای دیلمی بوده !! ساخته شده است و محل قدوم مبارک مرتضی پسر علی است !!!

قدمگاه خضر نبی !!!

در شش كيلومتري مركز شهر قم كوه سفيدي وجود دارد كه از فراز آن مي‌توان همه شهر را با يك نگاه طي كرد.می گویند اين كوه منسوب به حضرت خضر با قدمت سه هزار سال است كه حضرت خضر در آن غار به عبادت و نيايش مي‌پرداخت، غاري كه امروز به مسجد كوچكي تبديل شده است و اگر گذارتان به آن بيفتد، مي توانيد مسجد جمکران و شهر قم را از ارتفاعات تماشا کنيد..

می گویند روزی علی بن ابیطالب گفته بوده که پرچم امام زمان را بر روی کوه سفیدی !! نصب می کنند که مردم امروز به آن کوه خصر می گویند !!!

باز آمده که چون مردمان قدیم  خضر را دراین مکان دیده اند این کوه را به نام کوه خضر می نامند... 

قدمگاه علی  در کاشان !!!

اینم جای پای علی !!! که تمام انگشتای پاهاش یک اندازه بوده مثل کف گیریا چنگال !!

قدمگاه امیر المومنین دراستان خوزستان شهرستان رامشیر

البته این قدمگاه گویا فراموش شده بوده و از دید سازمان اوقاف قسر در رفته بوده که در این سالهای اخیر اقدام به کشف آن و بازسازی و نو سازی آن کرده اند تا محبان ان حضرت با خاطری آسوده نذورات و پولهای خود را برای آن حضرت (دکانداران دینی ) هزینه کنند .

قدمگاه حضرت عباسعلی !!! در بوشهر 

این روند خرافات سازی و در بی شعوری نگهداشتن مردم ایران در همه رده های سنی و تحصیلی و مقامی پیشینه تاریخی دارد و بزرگترین معضل و مشکل ما ایرانی ها همین ساده انگاری های و تقدس سازی ها و باوربه این چرندیات که از سوی دکانداران دینی  بر اذهان ما القا شده ، است و خواسته و ناخواسته درجهت نابودی خود ، کشور و سایر نسلهای امروزی و آیندگان خود قدم بر می داریم و همواره خود را دریوزه تر و این جماعت آخوند مافنگی را قوی تر و ثروتمند تر می کنیم و خود را مضحکه این جماعت پی زوری کرده که همواره به ریش ما مردم ایران بخندند و آخرت توهمی را به قیمت گرفتن دنیای امروز ما به ما بفروشند ....

 تا زمانی که متوجه نشویم درد ما و سرطان جامعه ایرانی در واقع ، خودمان و رفتارها و عکس العمل های ما در رابطه با موهومات پوچی به نام باور و عقاید مذهبی است هرگز رهایی نصیب ما و جامعه ما نخواهد شد .

باورداشتن به چیزی  و دارا بودن عقاید کاملا شخصی است و هرگز نباید که به حیطه ها و اماکن عمومی کشیده شود ، چرا که در این هنگام از حالت خصوصی خارج شده و دستاویزی برای سودجوییه دکانداران و مفسدان دینی و مذهبی می شود و هیچ منفعتی برای جماعت عامی ندارد به جز اینکه ثروت و سرمایه و ذهن خود را در این راه به قیمت شکم گنده تر کردن آخوندها ، ثروتمند تر شدن بچه های آنها ، از دست می دهند .

این وقاحت ها تا آنجا پیش رفته است که امروز در حال ساختن مکانهایی مشابه برای آیندگان هستند تا آیندگان هم شاید مثل ما مردم بخت برگشته و مانند نسلهای پیشین گمان کنند که این جایگاه ها هم از همان نوادگان یا خود ائمه تازی هستند !!! مثل مقبره خمینی با آن همه طلا و دفتر و دست کش ، مثل همین تقدس سازی از شخصیتهای مفت خور و مافنگی که نام رهبر مسلمین جهان را به خود گرفته اند ، مثل مکان نشستن آقای ولی وقیح که برای ما تحتش مکانی را علامت گذاری کردند که در آینده نه چندان دور ایرانی ها بعد از قدمگاه ها، مفتخر به داشتن اماکنی مانند ماتحت گاه یا مقعد گاه شخصیتهای مذهبیه خود ساخته باشند .
هر چه بر سر ما می آید از خود ما و نوع واکنشهای ماست که در قبالش سکوت می کنیم و بی تفاوت گذر می کنیم یا آنها را با آغوش باز قبول می کنیم ...
به یزدان که گر ما خرد داشتیم 

کجا این سرانجام بد داشتیم