۱۳۹۲/۱۰/۱۰

آخوندیسم !

آخوندیسم یعنی مکتب دروغ و دروغ همان چیزی است که از اساس در فرهنگ ایرانی از بزرگترین و منفور ترین دشمنان و آفت بحساب می آمد ، پیامبر ایرانی زرتشت بزرگ ، دشمن آن بود و پادشاهان اصیل ایرانی نیز در نیایشهای خود آرزوی دور ماندن این آفت از کشور ایران را داشتند .


اما ما ایرانیان فرهنگ زده و از هویت خود دور شده ، آخوندیسم (مکتب دروغ ) را روی دست بلند کرده و با آغوش باز آنرا به ایران و راس حکومت ایران نشاندیم . ملتی شدیم کاملا خرافاتی و دروغگو که برای کسانی که حقایق را می گویند و از راستی و درستی حرف می زنند ، خط و نشان می کشیم و باشدید ترین حالت ممکن با آنها برخورد قهر آمیز می کنیم ، اما برای کسانی همچون خمینی ها غش و ضعف کرده و هر مزخرفی را که گفتند و می گویند به راحتیه آب خوردن می پزیریم و با اینکه بعد هم متوجه دروغشان می شویم اما باز دروغهای بعدیشان را هم به راحتی می پزیریم . این نوع حالت تنها از عهده مردمانی بر می آید که واقعا اصالت و هویت و ریشه خود را گم که نه فراموش کرده اند . ملتی که خود ریشه خود را می سوزاند چه فرقی می کند حکومتی خادم و ایرانی بر سر کار باشد یا یک حکومت فاسد و جانی ؟! چرا یک تفاوت یادم آمد و آن اینکه : عمر حکومت های دلسوز و اصیل و ایرانی و خدمتگذار به ایران و ایرانی خیلی خیلی کمتر از حکومت های اشغالگر و متجاوز و وحشی و جانی و غارتگر بودند تاریخ هزاران ساله ایران گواه این است و دلیل این امر هم کاملا روشن است و صد ها سال قبل هم فردوسی بزرگ ، این دلیل و ایراد اساسی ایرانیان را گفت ولی کو گوش شنوا در کلیت جامعۀ ایرانی در این صدها سال که پس از فردوسی بزرگ گذشت !!

به یزدان که گر ما خــــــــــــــــــــــــــــرد داشتیم
کجا این سرانجام بـــــــــــــــــــــــــــــــد داشتیم !

۱۳۹۲/۱۰/۵

تفاوت در کجاست ؟

بسته راه نفسم بغض و دلم شعله ور است 

چون یتیمی که به او فحش پدرداده کسی.

م _ امید 
...................................

آثار باستانی ایران را غارت کردند ، دزدیدند و به حراج گذاشتند .

اغلب شخصیت های علمی و فرهنگی و تاریخی ما را دیگران به نام خودشان زدند .
اکثر سرمایه داران و ثروتمندان داخلی یک مشت دله دزد و تازه به دوران رسیده هستند که همه ثروتشان باد آورده است و هیچ کس اطلاعی از آنها و راه ثروتی که بدست آورده اند ندارد ولی هر از گاهی مثل یک غده چرکین و باد کرده که چرکش به بیرون ترشح می کند ، نمایان می شوند ( شهرام جزایری ها ، رفیق دوست دها ، بابک زنجانی ها ، خاوری ها ، هدایتی ها ، پسران رفسنجانی ها ، خامنه ایی ها و ...
اکثر شخصیت های سیاسی و حکومتی ( که یک مشت دزد و جانی و روانی هستند) فرزندانشان خارج از کشور تحصیل و زندگی می کنند !
همه افراد حکومت اسلامی در کشورهای پیشرفته و خوش آب و هوا ویلا و خانه و امکانات فراوان رفاهی دارند .
متر به متر خیابانها، مسجد و تکیه و هیئت و امامزاده زدند برای ما ملت بخت برگشته ! غافل از اینکه آنها فرزندان خودرا از این همه نعمت و امکانات مذهبی که برای ما فراهم کردند محروم کرده و به کشورهای دشمن خود فرستادند که انجا بهتر پرورش یابند چرا ؟

مگر نه اینکه شاه و حکومت پهلوی یک مشت دزد و خائن و عاملان انگلیس بودند که جز غارت و کشتار و دزدی و فقر و فحشا و گرانی و اعتیاد و بی کاری و بی سوادی برای مردم ایران هیچ نداشتند و اینها به همین دلیل آمدند که دیگر بر راس حکومت ایران ،عامل انگلیس و آمریکا و اسرائیل نباشد ، طاغوت را ، پادشاهی دو هزار و پانصد ساله را، تمدن بزرگ را ، فرهنگ اصیل ایرانی را، هویت ایرانی را زیر پا بگذارند و یک جمهوری مردمی آن هم از نوع اسلامی به راه اندازند که تنها با قوانین الهی و شرع مقدس اسلام ناب محمدی و امامی اداره شود !؟ که بر مبنای عدالت و برابری بین همه انسانهاست ( البته به جز زنان ) .
پس چه شد ؟!
سی و پنج سال که گذشته ....به اندازه تقریبا عمر حکومت محمد رضا شاه پهلوی .
پس چرا هنوز فقر که ریشه کن نشده هیچ ، افزایش آن باعث بروز فحشا و بی بند وباری و هرج و مرج اجتماعی و فرهنگی شده !
پس چرا هنوز نه تنها دزدی هست ،که شاه دزدی هست ، نه تنها دیگر یک نفر نمی دزد که همه در حال دزدیدن و غارت ثروتها و سرمایه های ایران و ایرانیان هستند . از اون رهبر فرضانه !تا اون کارمند و نظافت چی صحن مجلس در حال چپاول و دزدی و غارت هستند به اسم بسیج اقتصادی !
مگر اینها نیامدند که مانع زندانی شدن بی گناهان و شکنجه ها و اعدامها و محدودیت های سیاسی دوران شاه انگلیسی ! شوند ؟ پس چرا از همان ابتدا مثل گوسفندان که در روز عید قربان تکه پاره می شوند، از روی بام یک مدرسه شروع به خونریزی کردند و تا امروز مثل قطار آمار اعدام و شکنجه و قتل و آزار و اذیت های جنسی از زندانهای مملو از زندانی بیرون می آید.؟!
مگر اینها نیامدند که علاوه بر اینکه دنیای ما را آباد سازند ، آخرت ما را هم آباد سازند؟ پس چه شد ؟ 
و مهمتر از همه این کلاهبرداری هایی که این قوم (آخوند ) از قبل تا امروز از احساسات و ناآگاهی های مردم ایران کرده اینکه چرا دیگر کسی همانند دوران شاه به دزدی ها ، کشتارها ، شکنجه ها ، محدودیت های سیاسی ، نبود آزادی های عقیدتی و مذهبی و فردی گله نمی کند واگر می کند پس چرا دیگر انقلابی به مانند زمان قادیسه دوم اتفاق نمی افتد ؟
چرا مردم با این همه دروغ و جنایات و کاستی هایی که از سوی این حکومت فعلی تحویل گرفته اند به مانند دوران شاه آتیش به تنبانشان نمی افتد که به خیابانها بریزند و همانطور که توانستند یک سلسله بزرگ و با تمدنی به نام پادشاهی دوهزار و پانصد ساله را به زیر بکشند ، این حکومت تازه و نو پای جمهوری آنهم از نوع اسلامیش را با فوندانسیون آخوند پی زوری به زیر بکشنند و یک سیستم درست و سالم بر سر حکومت و کشور خود بگذارند !؟
آخوندی که دزدی کرده ، غارت کرده ، همواره به ملت ایران دروغ گفته ، وعده های تو خالی داده که به هیچکدامشان هم عمل نکرده ، کشتار کرده و می کند ، شکنجه کرده و می کند ، دستگیر و زندانی کرده و می کند ، اوضاع اقتصادی ایرانیان را به لجنزاری برای جولان یک مشت شپش (بسیجی ) اقتصادی تبدیل کرده اند که به راحتی دلاری که طی سی و دو سال از هفت تومان بی ارزش به نهصد تومان رسید را طی یک شبانه روز به سه هزار و پانصد تومان رساندند بی آنکه آب از آب تکان بخورد !؟ و ااخم به ابروان کمان مردم ایران بیاد !

کدام یک از کارهایی که اینها کردند را شاه سابق ایران کرد که مستحق این شدیم که یک مشت آخوند روانی و مریض را به سر کار بیاورند یا بیاوریم که حتی نه تنها ناراضی نباشیم که با این همه خفت و بی آّبرویی که نسیبمان کردند با افتخار سینه سپر کنیم و از موج سبز و بنفشی که از همین سیستم آخوندی بلند شده دفاع می کنیم یا در کمال بی تفاوتی سکوت اختیار می کنیم تا ببینیم فردا چه می شود و تصمیم خود را نسبت به بادی که می وزد یا خواهد وزید بگیریم !
اگر موج سبز و بنفش ، فرصتی است که ملت همیشه در صحنه به این سیستم فاسد و نا لایق می دهد که از طریق اصلاحات به مسیر درست و انسانی در زندگی برسند ، خوب پس چرا این فرصت های رنگی را به سیستم قبلی ندادند ؟! علارغم اینکه آمار فجایع و خدمات این دو سیستم حکومتی هرگز با هم قابل قیاس و برابری نیستند ؟!!!!

مگر شاه ایران در آخرین خطابه خود نگفت که " من صدای انقلاب شما را شنیدم " پس چرا به او که اینهمه خدمت به جامعه ایران و کشور ایران در راستای هویت بخشی و بالابردن مقام و جایگاه ایران و ایرانی در سطح جهانی و داخلی کرد ، ندادند و یا ندادیم ؟!
در سال هشتاد و هشت مشابه همان اعتراضات زمان انقلاب قادیسه دوم با مقیاس کم تر ، صورت گرفت ، ولی جواب و خطابه رهبر فرضانه! به مردم و معترضین چه بود ؟ جز اینکه گفت ما شما را می کشیم خونش هم پای کسان یا رهبران این اغتشاشات ! مگر نکشتند ، دستگیر و زندانی و شکنجه نکردند ، مگر اعدام نکرند ، اتش نزدند ، شیشه نوشابه تجویز نکردند ، با ماشین از روی معترضین رد نشدند ، تیراندازی مستقیم نکردند !؟؟؟؟؟
چه باعث شد و شده که آن دوران شجاع دل بوده باشیم اما این دوران با اینهمه جنایت و تو سری خوردن از سوی یک مشت آخوند و آخوندیسم متحجر و عقب مانده و آدم کش ، بز دل باشیم و شده باشیم !؟

هرچه دو ، دوتا می کنم باز حاصلضرب صفر در می آد هیچ چیز منطقی نیست و من متوجه نمی شم ....

آری به گفته زنده یاد اخوان ثالث :
بسته راه نفسم بغض و دلم شعله ور است ، چون یتیمی که به او فحش پدرداده کسی.