۱۳۹۲/۱۰/۵

تفاوت در کجاست ؟

بسته راه نفسم بغض و دلم شعله ور است 

چون یتیمی که به او فحش پدرداده کسی.

م _ امید 
...................................

آثار باستانی ایران را غارت کردند ، دزدیدند و به حراج گذاشتند .

اغلب شخصیت های علمی و فرهنگی و تاریخی ما را دیگران به نام خودشان زدند .
اکثر سرمایه داران و ثروتمندان داخلی یک مشت دله دزد و تازه به دوران رسیده هستند که همه ثروتشان باد آورده است و هیچ کس اطلاعی از آنها و راه ثروتی که بدست آورده اند ندارد ولی هر از گاهی مثل یک غده چرکین و باد کرده که چرکش به بیرون ترشح می کند ، نمایان می شوند ( شهرام جزایری ها ، رفیق دوست دها ، بابک زنجانی ها ، خاوری ها ، هدایتی ها ، پسران رفسنجانی ها ، خامنه ایی ها و ...
اکثر شخصیت های سیاسی و حکومتی ( که یک مشت دزد و جانی و روانی هستند) فرزندانشان خارج از کشور تحصیل و زندگی می کنند !
همه افراد حکومت اسلامی در کشورهای پیشرفته و خوش آب و هوا ویلا و خانه و امکانات فراوان رفاهی دارند .
متر به متر خیابانها، مسجد و تکیه و هیئت و امامزاده زدند برای ما ملت بخت برگشته ! غافل از اینکه آنها فرزندان خودرا از این همه نعمت و امکانات مذهبی که برای ما فراهم کردند محروم کرده و به کشورهای دشمن خود فرستادند که انجا بهتر پرورش یابند چرا ؟

مگر نه اینکه شاه و حکومت پهلوی یک مشت دزد و خائن و عاملان انگلیس بودند که جز غارت و کشتار و دزدی و فقر و فحشا و گرانی و اعتیاد و بی کاری و بی سوادی برای مردم ایران هیچ نداشتند و اینها به همین دلیل آمدند که دیگر بر راس حکومت ایران ،عامل انگلیس و آمریکا و اسرائیل نباشد ، طاغوت را ، پادشاهی دو هزار و پانصد ساله را، تمدن بزرگ را ، فرهنگ اصیل ایرانی را، هویت ایرانی را زیر پا بگذارند و یک جمهوری مردمی آن هم از نوع اسلامی به راه اندازند که تنها با قوانین الهی و شرع مقدس اسلام ناب محمدی و امامی اداره شود !؟ که بر مبنای عدالت و برابری بین همه انسانهاست ( البته به جز زنان ) .
پس چه شد ؟!
سی و پنج سال که گذشته ....به اندازه تقریبا عمر حکومت محمد رضا شاه پهلوی .
پس چرا هنوز فقر که ریشه کن نشده هیچ ، افزایش آن باعث بروز فحشا و بی بند وباری و هرج و مرج اجتماعی و فرهنگی شده !
پس چرا هنوز نه تنها دزدی هست ،که شاه دزدی هست ، نه تنها دیگر یک نفر نمی دزد که همه در حال دزدیدن و غارت ثروتها و سرمایه های ایران و ایرانیان هستند . از اون رهبر فرضانه !تا اون کارمند و نظافت چی صحن مجلس در حال چپاول و دزدی و غارت هستند به اسم بسیج اقتصادی !
مگر اینها نیامدند که مانع زندانی شدن بی گناهان و شکنجه ها و اعدامها و محدودیت های سیاسی دوران شاه انگلیسی ! شوند ؟ پس چرا از همان ابتدا مثل گوسفندان که در روز عید قربان تکه پاره می شوند، از روی بام یک مدرسه شروع به خونریزی کردند و تا امروز مثل قطار آمار اعدام و شکنجه و قتل و آزار و اذیت های جنسی از زندانهای مملو از زندانی بیرون می آید.؟!
مگر اینها نیامدند که علاوه بر اینکه دنیای ما را آباد سازند ، آخرت ما را هم آباد سازند؟ پس چه شد ؟ 
و مهمتر از همه این کلاهبرداری هایی که این قوم (آخوند ) از قبل تا امروز از احساسات و ناآگاهی های مردم ایران کرده اینکه چرا دیگر کسی همانند دوران شاه به دزدی ها ، کشتارها ، شکنجه ها ، محدودیت های سیاسی ، نبود آزادی های عقیدتی و مذهبی و فردی گله نمی کند واگر می کند پس چرا دیگر انقلابی به مانند زمان قادیسه دوم اتفاق نمی افتد ؟
چرا مردم با این همه دروغ و جنایات و کاستی هایی که از سوی این حکومت فعلی تحویل گرفته اند به مانند دوران شاه آتیش به تنبانشان نمی افتد که به خیابانها بریزند و همانطور که توانستند یک سلسله بزرگ و با تمدنی به نام پادشاهی دوهزار و پانصد ساله را به زیر بکشند ، این حکومت تازه و نو پای جمهوری آنهم از نوع اسلامیش را با فوندانسیون آخوند پی زوری به زیر بکشنند و یک سیستم درست و سالم بر سر حکومت و کشور خود بگذارند !؟
آخوندی که دزدی کرده ، غارت کرده ، همواره به ملت ایران دروغ گفته ، وعده های تو خالی داده که به هیچکدامشان هم عمل نکرده ، کشتار کرده و می کند ، شکنجه کرده و می کند ، دستگیر و زندانی کرده و می کند ، اوضاع اقتصادی ایرانیان را به لجنزاری برای جولان یک مشت شپش (بسیجی ) اقتصادی تبدیل کرده اند که به راحتی دلاری که طی سی و دو سال از هفت تومان بی ارزش به نهصد تومان رسید را طی یک شبانه روز به سه هزار و پانصد تومان رساندند بی آنکه آب از آب تکان بخورد !؟ و ااخم به ابروان کمان مردم ایران بیاد !

کدام یک از کارهایی که اینها کردند را شاه سابق ایران کرد که مستحق این شدیم که یک مشت آخوند روانی و مریض را به سر کار بیاورند یا بیاوریم که حتی نه تنها ناراضی نباشیم که با این همه خفت و بی آّبرویی که نسیبمان کردند با افتخار سینه سپر کنیم و از موج سبز و بنفشی که از همین سیستم آخوندی بلند شده دفاع می کنیم یا در کمال بی تفاوتی سکوت اختیار می کنیم تا ببینیم فردا چه می شود و تصمیم خود را نسبت به بادی که می وزد یا خواهد وزید بگیریم !
اگر موج سبز و بنفش ، فرصتی است که ملت همیشه در صحنه به این سیستم فاسد و نا لایق می دهد که از طریق اصلاحات به مسیر درست و انسانی در زندگی برسند ، خوب پس چرا این فرصت های رنگی را به سیستم قبلی ندادند ؟! علارغم اینکه آمار فجایع و خدمات این دو سیستم حکومتی هرگز با هم قابل قیاس و برابری نیستند ؟!!!!

مگر شاه ایران در آخرین خطابه خود نگفت که " من صدای انقلاب شما را شنیدم " پس چرا به او که اینهمه خدمت به جامعه ایران و کشور ایران در راستای هویت بخشی و بالابردن مقام و جایگاه ایران و ایرانی در سطح جهانی و داخلی کرد ، ندادند و یا ندادیم ؟!
در سال هشتاد و هشت مشابه همان اعتراضات زمان انقلاب قادیسه دوم با مقیاس کم تر ، صورت گرفت ، ولی جواب و خطابه رهبر فرضانه! به مردم و معترضین چه بود ؟ جز اینکه گفت ما شما را می کشیم خونش هم پای کسان یا رهبران این اغتشاشات ! مگر نکشتند ، دستگیر و زندانی و شکنجه نکردند ، مگر اعدام نکرند ، اتش نزدند ، شیشه نوشابه تجویز نکردند ، با ماشین از روی معترضین رد نشدند ، تیراندازی مستقیم نکردند !؟؟؟؟؟
چه باعث شد و شده که آن دوران شجاع دل بوده باشیم اما این دوران با اینهمه جنایت و تو سری خوردن از سوی یک مشت آخوند و آخوندیسم متحجر و عقب مانده و آدم کش ، بز دل باشیم و شده باشیم !؟

هرچه دو ، دوتا می کنم باز حاصلضرب صفر در می آد هیچ چیز منطقی نیست و من متوجه نمی شم ....

آری به گفته زنده یاد اخوان ثالث :
بسته راه نفسم بغض و دلم شعله ور است ، چون یتیمی که به او فحش پدرداده کسی.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر