۱۳۹۲/۶/۷

دوچرخه سواری دختران باعث انفجار کپسول شهوت پسران می‌شود

سایت معاونت تهذیب حوزه‌های علمیه: 

دوچرخه سواری دختران باعث انفجار کپسول شهوت پسران می‌شود .!!!

به چه دلیل ؟؟

خوب به این دلایل :


1. ازنظر روایتی

امام صادق از پیامبر نقل می­کنند که حضرت از سوار شدن زنان بر زین نهی کرده اند

نیز امام صادق می­فرمایند: «زین مرکب نفرین شده­ای برای زنان است.

این دو روایت، بانوان را از نشستن بر زین و سوارکاری نهی می­کند و شدت نهی در روایت دوم به حدی است که مرتکب این عمل مورد نفرین امام صادق قرار گرفته است.

امام صادق در ضمن روایت دیگری که علایم آخرالزمان را بیان می­کند، چنین گفته : « (در آن زمان) زنان بر زین­ها سوار می­شوند».

امیرمؤمنان علی ! در حدیثی با اشاره به دلیل این نهی، گفته :« زنانِ خود را بر زین­ها سوار نکنید که این کار باعث تحریک و تهییج زنان و کشیده شدن آنان به سمت فساد و گناه می­شود».!

در فرمایش گهر بار دیگر امام صادق درباره صبر و شهوت زنان چنین آمده که:« خداوند عزّوجلّ ده برابر صبر بردباری مرد را به زن داده است و اگر هیجان زن تحریک شود شهوت وی ده برابر شهوت مرد خواهد بود».

یا در حدیثی دیگر ابو بصیر از امام صادق نقل می­کند که حضرت می­فرمودند: «در مسأله لذت­جویی، زن بر مرد نود و نه برابر بیشتر برتری داده شده است، لکن بر این لذت­جویی پرده حیا کشیده شده است (حیا مانع از آن می­شود)



2. از نظر روانشناختی !

با توجه به ساختار و فیزیک خانم­ها، وقتی دختران بر زین دوچرخه سوار می­شوند دقیقا شرمگاه (فرج) آنان روی زین قرار می­گیرد و باعث تحریک و تهییج آنان می­شود و به تدریج ممکن است از این کار لذت ببرند و بر این لذت عادت کنند و به مرور زمان ممکن است به سمت خودارضایی کشیده شوند. پدیده­ی نابهنجار و گناه زشت و بزرگی که با توجه به آمار گزارش شده و تجارب مشاوره­ای، متأسفانه روز به روز در میان دختران شایع­تر می­شود. شاید یکی از مصادیق فساد و فجوری که در روایت علی بدان اشاره شده، همین باشد. 



3 . از نظر پیامدهای اجتماعی !

نباید از پیامدهای زیانبار دوچرخه سواری خانم ها در عرصه اجتماع و تهدید امنیت اخلاقی و عفت عمومی جامعه هم غافل ماند. این رفتار بخصوص از سوی دختران نوجوان و جوان در پارک­ها­ و کوچه و خیابان­ها (با توجه به حالت نشستن بر روی دوچرخه و نوع پوشش­شان)، نوعا موجب تحریک شهوت نوجوانان و جوانانی می­شود که در آستانه یا اوج بیداری جنسی و تحریک­پذیری قرار دارند و کپسول شهوت آماده انفجارند. نتیجه آن هم در آزارهای کلامی و سوء استفاده­های مختلف جسمی دیده می­شود که متوجه دختران بویژه دختربچه­ها است، جدای از این که همین جوانان، عقده­های ناکامی خود را در خلوت خود و با فیلم­های مبتذل، خودارضایی و... خالی می­کنند..

نها می تونم بگم بیچاره ما مردهای ایرانی که با این وضع پوشش زن های ایرانی باز هم انقدر کپسولمون خارج از استانداره که منفجره می شه اگه پوشش آزاد بود که فکر کنم مردهای ایرانی منهدم می شدند . در هر حال این نوع تفکرات هم توهین به زن است هم توهین به مرد . از نظر من هر سه دلیل بالا که دانشمندان اسلامی به آن آویزان شدند مزخرف و حالم به هم زن است . مرتیکه های شهوانی

۱۳۹۲/۵/۲۷

تصویر روحانی چهار سال بعد

عده ایی بودند که چند سال پیش اردو کشی خیابانی (تظاهرات سکوت) کردند ! عده ایی هم
کهریزک ساختند ( تجاوز و تجویز شیشه نوشابه) ، همه می دانیم کارهای ناپسندی انجام شد ، ما باید تلاش کنیم با تدبیر آتش را خاموش کنیم ...

روباه بنفش روحانیه مکار و سالوس


نمی دانم ما مردم ایران کی می خواهیم این قشر پست و سالوس را بشناسیم و انقدر فریب این جرثومه ها را نخوریم ؟ چرا ما مردم از سی و پنج سال سواری دادن به یه مشت آخوند عمامه به سر و کروات به گردن خسته نشدیم !؟

۱۳۹۲/۵/۱۱

اُرُد بزرگ و اندیشه نابش همراه با لینک دانلود کتاب سرخ

تاریخ هر کشوری پر است از شخصیت ها و اسطوره هایی که مردم آن کشور از اندیشه ها و سخنان آنها چیزی نمی دانند . نام ها ، دهان می گردند اما آنچه باقی می ماند درس های است که میتوان از آنها آموخت .
همه مردم دنیا از شرق تا غرب بر روی سخنان بزرگان و اندیشمندان خود بسیار حساسند ، افرادی نظیر کنفسیوس ، تائو و بودا در شرق و ارسطو و افلاطون و سقراط در غرب ...
اما متاسفانه در کشور ما غالب مردم به جز به سخنان مذهبی ارزشی به سخنان بزرگان تاریخ و اندیشمندان بزرگ کشورشان قائل نیستند ! و آن دسته از روشنفکران ! و جوانان جویای راستی هم بیشتر به دنبال اندیشه های فلاسفه شرق و غرب تمایل دارند !
البته این نقیصه از مردم ما نیست که بر می گردد به اصول و پایه های فرهنگی و اندیشه ایی و آموزشی نظامی که هموراه سعی در نابودی فرهنگ و تمدن و باورهای باستانی و اندیشه های ناب ایرانی داشته است .


یکی از این اندیشه های ناب اُرُد بزرگ (OROD )  است که نام اصلی او مجتبی شرکاء می باشد .

اُرُد بزرگ متولد مشهداست ، اصلیت پدریش به شهر شیروان در خراسان شمالی و اصلیت مادری اش به شیراز در استان فارس می رسد .  جایی خواندم ریشه خانوادگی او به دودمان سلجوقیان می رسید یعنی او از تبار ملک شاه سلجوقی است ، کسی که فرمان انتشار و پخش شاهنامه فردوسی بزرگ را داد و از خواجه نظام الملک خواست که تاریخ خورشیدی را بجای تقویم قمری و عربی ایجاد کند . که این مهم توسط حکیم خیام نیشابوری انجام شد.
اُرُد بزرگ یک ازدواج ناموفق داشت و پس از پنج سال جدا شد و حاصل این ازدواج تنها یک دختر به نام غزاله بود که از سن چهارسالگی با پدرش بزرگ شد .
 معروف ترین و مهم ترین کتاب اُرُد بزرگ ، کتاب سرخ  نام دارد که در آن بیش از هزار جمله از سخنان معروف و خردورزانه او گردآوری شده که نظرات خود را پیرامون هستی عنوان کرده است .
او در این کتاب اندیشۀ خود را در باب خرد ، آزادی ، شادی ،غم ، مهربانی ، میهن ، ایران ، روان آدمی ، رسانه ، زندگی ، امید ، دلدادگی و .... بسیار شیوا و شیرین و قابل فهم بیان کرده .
به جرات می توان گفت که اندیشه و حکمت و سخنان او هم طراز با شخصیت های بزرگی در تاریخ ایران همچون بزرگمهر ، فردوسی بزرگ ، خیام نیشابوری است .

ایشون به نظرم بزرگترین اندیشمند و نظریه پردازی است که در قرن حاضر و در دوران ما زندگی می کند و متاسفانه همچون سایر بزرگان تاریخ ما که در زمان خود گم و ناشناخته بودند و سالیان بعد کشف شدند، کمتر شناخته شدند . اٌرُد بزرگ  دو نظریه جالب و قابل تاملی را عنوان کرده که یکی نظریه ((قاره کهن )) و دیگری نظریه ((کهکشان اندیشه )) است . که این دو نظریه خیلی هارا با ایشون دشمن کرده (از جمله تجزیه طلبان ، پان ترکها  و افراطیان پشتون افغانستان و .. )

حوزه تمدنی قاره کهن در نظریه قاره کهن ارد بزرگ به شکلی کامل آمده که شامل : کشورهای ایران ، ترکیه ، پاکستان ، افغانستان ، قزاقستان ، ازبکستان ، تاجیکستان ، قرقیزستان ، ترکمنستان ، شمال غربی هندوستان ( سرزمین کشمیر ) ، عراق ، سوریه ، لبنان ، قبرس ، جنوبی ترین بخش روسیه در میانه استراخان در شمال دریای خزر تا جنوب اکراین ، آذربایجان ، ارمنستان و گرجستان .

اُرُد بزرگ معتقد است این بیست کشور باید تحت عنوان یک قاره گرد هم آیند ، این کشورها می توانند همانند کشورهای قاره اروپا تامین کننده منافع یکدیگر باشند . او معتقد است نقش ایران در قاره کهن (نامی که او به سرزمین های حوزه تمدنی ایران داده است) می تواند همچون یونان در اروپا به عنوان یک مادر فرهنگی غنی و پربار باشد .

او بر این باور است که آسیا و اروپا قاره کهن را بلعیده اند تا بدین شکل تمدن باستانی و تاریخی ایران زمین و نقش فاخر و تاریخی آن را نادیده بگیرند همچنین قاره کهن به هیچ وجه شرقی نیست ، قاره کهن بخش مرکزی جهان است و شرق و غرب در دو سوی آن یعنی حوزه های تمدنی چین ، یونان و مصر قرار دارند .

نظریه کهکشان اندیشه :این نظریه ، نظریه دهکده کوچک جهانی غرب را رد می کند . اُرُد معتقد است با این که غرب تصور می کرد با در اختیار داشتن سخت افزار اینترنت می تواند با کوبیدن بر طبل جهانی سازی و دهکده کوچک جهانی قادر خواهد بود فرهنگ خود را بر کل جهان تحمیل نموده و فرهنگ های بومی را نابود کند اما دیدیم که کشورهای گوناگون خیلی زود توانستند فرهنگ بومی خود را به درون جهان مجازی منتقل نموده و مروج فرهنگ خویش نیز باشند . ارد بزرگ معتقد است اگر ایران خود را از اینترنت جهانی جدا کند عملا از انتشار افکار جوانان خویش در گستره جهانی جلوگیری کرده است ما قادر خواهیم بود با ترجمه دادهای ملی مان و انتقال سریع فرهنگ خویش به درون جهان مجازی ، غرب و شرق را وادار به کرنش در برابر فرهنگ کهن و تاریخی خویش نماییم .
نکته قابل تامل دیگر این است که ایشون سالها در سکوت خبری و رسانه ایی بوده و هست و من هیچ گاه ایشان را جز در یک مورد(شبکه جهانی جام جم) ، در هیچ رسانۀ داخلی و خارجی دیگر ندیدم که ازایشون چیزی بگه یا خبری ، تفسیری ، گزارشی ، مصاحبه ایی بگذارد .

جملات زیر بخشی از اندیشه های اوست  ، که به نظرم درد و بدبختی و کاستی های امروز ما ایرانیان بخصوص در قشر جوان  است  :

*خوشبختی را ، در کاشانۀ غم پرستان ، جست و جو مکن .

*پاسداشت مهر پدر و مادر ، بزرگترین خوشبختی هاست .

*میهن پرستی همچون دلبستگی فرزند است به مادر .

*جشن های پیاپی میهنی ، دوستی و مهر را در بین مردم زیاد می کند .

* آزادی باجی به مردم نیست ، چرا که حق و داشته آنهاست . 

* کسی که آزادی می جوید ، زندانی برای اندیشه های دیگر نمی گسترد . 

* آزادی ، نامی برای زینت کاخ دیوان سالاران نیست ، آزادی کوچکترین داشته مردم است ، که اگر نباشد هیچ دودمانی برجای نخواهد ماند .  

* همیاری مردم ، مهمترین گزینه برای ساختن یک فرمانروایی نیرومند است و مردم هنگامی همراه می شوند که به راستی آزاد و شاد باشند . 

* آزادی بدون داشتن رسانه های آزاد ، یک شوخی خنده آور است .  

* آزادی همگان را پاس بداریم . 

*ایرانیان نه شرقی هستند و نه آسیایی ، ایرانیان در مرکز گیتی هستند و این شرق و غرب هستند که در دو طرف ما قرار دارند .

* آزادی ، بدون از خودگذشتگی ، ناکارا و ناتوان است .

*  آزادی ، بر فرش سرخ خون ، نمی نشیند .  

*رسیدن به راستی و درستی چندان سخت و پیچیده نیست ، کافی است کمی به خوی کودکی برگردیم .

* درخت آزادی ، با خونریزی و کشتار پا نمی گیرد ،هیچ آدمکشی ، آزادیخواه نیست 

* بسیاری از خودکامگان هم می گویند ، آزادی خواهیم . 

* به نام آزادی ، نمی توان کسی را کشت . 

*مهر و دوستی ، در سرزمین آزادیخواهان ، پاینده است .

* همه مردم یک سرزمین ، باید پیشوای آزادی و آزادیخواهی باشند . 

* آزادی را نمی توان ، با برچسب های ناروا ، پیش از زاده شدن ، سربرید . 

* واژه آزادی را ، با پسوند و پیشوند ، ناکارا و نابود نکنیم . 

* تنها آدم های کوچک ، دشمنان اندیشه خود را نیست و نابود می کنند ، آنها از یاد برده اند که آزادی ، همگانی است و آن را باید پاس داشت .

* مرگ هم ، پایانی برای پرنده در بند نیست . 

* زندگی ، بدون آزادی ، شرم آور است .  

*در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود . راه کار دیگری جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید .

* ایرانیان همواره اندیشمندان و سرآمدان خویش را تنها می گذارند تا پس از قتل و مرگ آنها سوگواری کنند . 

*در کتاب سرخ من همواره امید و شور عشق و شادی بیداد می کند آه که مردم من خود کشتارگر امید و شور و عشق و شادیند ... 

و این آخرین سخن دردناک اُرُد بزرگ است که در غالب سفارشی به تنها فرزند دخترش ، غزاله می گوید : 
 هیچ گاه هیچ کس وسعت تنهایی مرا ندید و از این روی به تنها وارثم ، دخترم "غزاله"  می گویم جایی مرا به خاک برسان که تنها میهن پاکم ایران بداند و بس !

۱۳۹۲/۵/۱۰

پهلویسم یعنی سکولاریسم + ناسیونالیسم + مدرنیسم

مانوک خدابخشیان :

ما میتوانیم با پهلوی ها مخالف باشیم به هر دلیلی و خوشمان نیاید ولی نمی توانیم پهلویسم را نادیده بگیریم. ما باید درباره پهلویسم بگوییم.
من اولین کسی بودم که این اصطلاح را بکار گرفتم وقتی هم بکار گرفتم برای کسانی چنان ناشناخته بود که لعن و نفرینم میکردند.مگر میشود از پهلویسم سخن گفت.؟ مگر پهلویسم هم وجود دارد ؟
بله پهلویسم وجود داشت.در بطن ضمیر جامعه ای خفته بود که این جامعه ساکت ، منتظر شنیدن صدای پا و آمدنش بود.نگاه نکنید سایه بلند رضاشاه با یک مستند رضاشاه زد تو دهن همانها که به بهانه مصدقی بودن ، رضاشاه را نفرین میکردند یا بخاطر یک کودتای مسخره بر گشتند جنازه رضاشاه را از ارامگاهش در اوردند !! درست مثل خلخالی جلاد.

یا کسانی که توده ای و چپی بودند و بی جهت به شخصیتی (رضا شاه بزرگ ) حمله میکردند که به هر حال پهلویسم را آورده بود آنهم بعد از ایران عقب مانده قاجاری که مردم رعیت بودند و ممالک محروثه پرشیا بود و اصلا ایرانی نبود. و من معتقدم به پهلویسم نه به عنوان موضوع سلطنت بلکه همیشه ایمان داشته ام پهلویسم یعنی:

                        ((ناسیونالیسم، سکولاریسم و مدرنیسم.))

و این راه نجات ما خواهد بود.

گاهی نام " دموکراسی " تبدیل به ابزار میشود برای کشورهایی که استعمار خود را به صورت نوین ارائه دهند.نباید اجازه دهیم با واژه دموکراسی از دیکتاتورها ، از مرسی تا روحانی حمایت کنند برای مطامع سیاسی خود.
همه شما شگفت زده شدید که یک مستند رضاشاه چنین بازتابی دارد. چه شد که مصدقی ها و توده ای ها چنین منفعلانه سر و صدا میکنند و چند نقد آبکی مینویسند که فلان قسمت فیلم چرا این را گفته یا آن را نگفته؟! مهم این نیست که کلیت این فیلم خطاهایی دارد یا ندارد مهم این هست که یک ملت را به تفکر و واکنش واداشت و هیجان زده کرد.چون این نسل میداند پهلویسم یعنی چه.