" گَرُوی زره " به سمت ِ " گَرسیوَز" رفت و خنجر بُرندۀ او را گرفت .
سپس به سمت "سیاوش" که کاملا آرام و مقاوم ایستاده بود اما دستانش از پشت بسته و سر و پیکرش خون آلود و زخمی بود رفت و موهای سیاوش را گرفت و به فرمان "افراسیاب" او را کشان کشان برروی زمین به جایی بردند که کسی شاهد ِ کشته شدن او نباشد و اگر سیاوش حرفی و سخنی بر زبان آورد کسی نشنود که او چه می گوید.
"گروی زره" تشتِ زرینی آورد و زیر گردن ِ سیاوش گذاشت و درحالیکه با یک دست موهای سیاوش را گرفته و به عقب کشید با دستی دیگر خنجرِ تیز را بر گلوی سیاوش کشید و گوش تا گوش سر از پیکر ِ پاک و بی گناه ِ این سروِ سهی این شاه جوان و برومند و لایق و مهربان و باوفا و باوقار و باغیرت وخردمند و متعهد و آزاده و عادل و مدبر و با هوش و نخبۀ ایران به نامردی جدا کرد.
تنها چیزی که شاهد این قتل شرم آور بود گل لاله ایی بود که تا آن هنگام سر بر آسمان فراز داشت اما از شدتِ بی شرمیِ این حرکت پلید سرش به سمت پایین خم شد و از اندوه او آرام آرام اشک ریخت.
از آنروز این گل را لاله واژگون یا لالۀ نگونسار می نامند و مایه ایی شفاف که از خود به بیرون می ریزد را اشکِ سیاوش می گویند .
این گل خاصیت دارویی ِ مسکن ِ درد را دارد . و در استان چهارمحال وبختیاری و نواحی غرب اصفهان و کوه های کرمانشاه به وفور در فصل بهار می رویند و عمر بسیار اندکی دارد.
هنگامی که جان از پیکرِ پاکِ سیاوش جدا شد آسمان به غرش در آمد و زمین و هوا را غباری شدید فرا گرفت بطوری که هیچ کس کناریِ خود را نمی توانست ببیند .
.....................................
زنده باد تاریخ و فرهنگ و تمدن ِ ایران زمین که همه چیزش معنا و مفهوم دار است و بصورت حقیقی و راستین شواهدش موجود است و کاملا روشن و ساده و قابل درک است .
خوانش تاریخ و دانستن فرهنگ پُربارِ ایرانزمین چراغ راه بهزیستیِ ایرانیان است برای همین است دشمنانِ سرسخت و قسم خورده ایی دارد .
برای همین ما را با موهومات معتاد کرده اند و موادش را هم کاملا رایگان در اختیارمان می گذارند. تا همه ثروت و سرمایه کشورمان را بالا بکشند و ما همچنان در داشتن ابتدایی ترین حقوق اولیه زندگی انسانی ِ خود لنگ در هوا باشیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر