۱۳۹۱/۳/۱۰

درگذر تاریخ مذهبی ایران (شیعه) ونحوه شکل گیری و دوام آن_بخش پنجم



در خواندن دو کتاب معروف ومسخره ملا محمد باقرمجلسی ، بحارالانوار و حلیته المتقین به این گونه موارد برخورد میکنیم که نکاتی بسیارحیاتی و ضروری است !!!!!! :
ازطریقه تقویت قوه مجامعت گرفته تا بهترین راهای سکس کردن با انسان وسگ والاغ وشترو گوسفند و سایر حیوانات ویا لواط کردن با زن قانونی خویش یا پسران زیبای غریبه .... ویا شرایط لباس پوشیدن زنان و شرایط توالت و زینت آنان ویا آداب وسمه کشیدن زنان و یا آداب واجبی کشیندن و دفع موهای زائد عورتین ویا درمان گزیدگی عقرب ویا شفای بواسیر و اسهال خونی ویا شرایط تنقیه کردن و یا تفسیر وتعبیر خواب ویا اصول طهارت پس ازشاشیدن و ریدن و شرایط ورود وخروج به مستراح وغیره وغیره ..
که تمام اینها به نام احکام شرعی ودین به خواننده معرفی می گردد . اما در واقع چاه عمیق توالتی است که چنان مستهجن ومتعفن است که اگر محصولات تمام کارخانجات عطرو ادوکلن وگلاب سازی عالم را نیز در این چاه عمیق و پر ازکثافت بریزند باز هم نمی توانیم از انتشار بوی مریض کننده ولجنی که از آن متصاعد می گردد جلوگیری کنیم .

به دلیل اینکه این شیخ روان پریش و سفیه ( ملا محمد باقرمجلسی ) یکی از اضلاع مثلث دین وحکومت وسیاست در دوره صفویان بوده بنابراین لازم می دیده که گهگاهی حدیث وروایتی در جهت دستامل کشی لاپای شاهان مرقوم نماید ، در حلیته المتقین آمده :
« نقل است از امام رضا که اگر شطرنج حرام است بدین جهت است که در آن کویند شاه مات شد . به الله قسم مه شاه مات نمی شود ، شاهان بندگان محبوب الله عز و جل هستند ، زیرا شاه از اسامی الله تبارک وتعالی است »
جالب اینکه در همین کتاب ام الفساد و پر از چرندیات آمده که :
« امام جعفر صادق فرمود : کسی که به صحنه شطرنج نظر کند مانند آن است که بر فرج مادر خود نگاه کرده است ..!!! »
خوب اگراین حدیث دروغ و جعلی باشد و این مردک بی مایه آنرا نوشته باشد پس وای برما که مبنای مذهب ما این چنین احادیث سخیف و بی شرمانه است ، اما اگر این حدیث درست باشد خاک عالم برسرما که امام معصوم و رهبر روحانی ما چنین کلام بی شرمانه ایی بکار گرفته زیرا تاکسی چیزی را ندیده ونشناخته نباید درباره آن قضاوت کند بنابراین حتماً امام صادق شطرنج را می شناخته ویا حداقل یک بار به صفحه آن نظر افکنده وقباحت آنرا دیده که چنین مثالی میزند برای پیروان چشم وگوش و دهان بسته اش ، بنابراین طبق این کلام وفرموده خود امام خودش نیز فرج مادرش را نظرکرده است .

 در دوران صفویه برای شکل گیری مذهب شیعه ، فحاشی ولعن ونفرین به سه خلیفه ابوبکر وعمر و عثمان انجام می گرفته که پایه های مذهب شیعه استوار قرار گیرد که اینها همه از ابداعات این ملای روان پریش وبیمارجنسی بوده است ، شیخی کوته فکر وملعون یعنی ملا محمد باقرمجلسی که خواسته هایش را به شاهان صفوی القا وتحمیل میکرد.
این ملای بی آبرو ومفعول در احادیثی ، سومین خلیفه سنی ها را که یار و همراه ووفادار به محمد بوده و ازدوستاران ونزدیکان علی بوده که حتی سه بارهم جان علی را از مرگ نجات داده بود یعنی عمربن خطاب ، کسی که خود علی در باره بزرگی ومقام عمر در نهج البلاغه اش میگوید : «او کجی را راست کرد ودرد را درمان نمود و سنت را برپاداشت و فتنه ها را پشت سر گذاشت ، کم عیب بود وپاک جامه زیست وپاک جامه ازدنیا رفت طاعت الله سبحان رابه جای آورد وبرادای حق اش تقوی ورزید والله را خشنود گردانید..» را تا حد فردی مفعول وزنازاده و حرام خوار وغیره تنزل داده ( یکی از دلایل دشمنی وکینه سنی ها با شیعیان وجنگهای خونین دوران گذشته بین ایران وعثمانی ) ، والبته همین عمر که شیعیان اوراملعون خطاب می کنند داماد خود علی هم بوده زیرا که دختر 12 ساله علی بنام ام الکلثوم یعنی دخترفاطمه ونوه پیامبراسلام زن همین عمر بود ونیز همین عمر پدرزن محمد نیز بوده که حفصه دخترزیبا وجوان عمر زن محمد بود .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر