قدرت عقل و نگرشی سازنده

هرملتی که ازفرمان عقل دوری کند وازدرون بگندد خواسته یا ناخواسته به بیگانگان حق میدهد که گندابه های خودرا بسویش روان سازد وآنها را غرق درمنجلاب عقب ماندگی ذهنی وخرافات نماید. ما متاسفانه ازمدتها قبل دچاراین بیماری مهلک ودردناک شده ایم، نظام اخلاقی ما هم تنگ نظرو هم ارتجاعی است وهم اینکه دستخوش عوارضی شده است که اگراقدامی جدی صورت نپذیرد مبدل به جسد متعفنی خواهیم شد که فقط خوراک لاشخورهای خواهیم شد که ازدیرباز منتظر این رویداد هستند.
به اعتقاد من نبود رشد عاطفی ویک نظام پیشرفته وکمال یافته اخلاقی درکنارعوامل انسانی فاسد کننده ، بزرگترو عمیقتر ازآنست که بشود به مؤثربودن روشهای مبتنی بر پند واندرزامیدواربود.ما به یک جنبش سازمان یافته ونیروی اخلاقی نیاز داریم ، جنبشی که برعقل آزاد استوار باشد وبا ماهیت هدفهای رنسانس عقلی یا شورش عقلی سازگار ونسبت به آن وفادارباشد.
لازمه بوجود آمدن دولت قانونمند وآزادی ازقید موانع تکامل قدرت، ایجاد تحول درعواطف عوامانه است وبرای رسیدن به این تحول یک جنبش اخلاقی وشورش عقلی با هدف ازهم پاشیدن باورهای عوامانه ونا آگاهانه لازم است .
شرط تکامل قدرت وجود آزادی است ، قدرت ایجاد حق می کند مگرآنکه موجب سلب آزادی شود. قدرت حق ندارد راه رشد رابرای خود ببندد زیرا دراینصورت دچارضعف و یا ضد قدرت می شود.
تنها یک جامعه نیرومند وتندرست است که درجهان کنونی حرفی برای گفتن وحقی برای زنده وسرافراز ماندن وتاثیرگذاشتن برفرهنگ وتمدن جهانی را دارد وگرنه ازیک جامعه وملت ضعیف وبیمارچه کاری برمی آید؟ چنین ملتی چطور می تواند عناصر لازم را حداقل برای دفاع ازخود دربرابر فشارهایی که به او وارد می شود فراهم سازد؟ فشارهایی ازقبیل عقب ماندگی مفرط عاطفی واخلاقی ، علمی وتکنیکی وازسویی دیگرفشارهایی که براساس نیازها و منافع رو به افزایش قدرتهایی که آگاهانه میل به توسعه جهانی خود براساس منطق عقلی ودرک اهمیت نقش انسان شناسی علمی دارند می باشد که بریک ملت وارد می آورند.
کسانی صلاحیت بعهده گرفتن مسولیت جنبشی را خواهند داشت که وجودشان لازم وبرای توسعه عقلی یعنی نابودی جهل وفقر وظلم حاکم حیاتی است که از آنها می توان به : متفکرین اجتماعی ، ادیبان ونویسندگان ، آزاداندیشان وصاحبان ذوقهای سرشاراما مبرّا از ابتذال وآلودگی های اخلاقی ، کسانی که دشمنی با ضعف وفساد وجهل با جانشان یکی شده باشد ، روشنفکران خودیافته (روشنفکران بی نیاز به علف وعلیق وآخورآماده) ، علاقه مندان به تعالی معنوی وتوسعه وپیشرفت فرهنگی خود وملت خویش وخلاصه هرکسی که خرد وشعوروشرف را یکجا درخود جمع کرده باشد ونیزاز مردان وزنان باشرف ، شجاع ، عاقل ودانشمند نام برد.
جنبش اخلاقی وشورش عقلی درآغاز امری نیست که ازهرکس وناکسی انتظار اقدام ومشارکت مؤثردرآنرا داشت. اینکاروجدان بیداروآگاه وروحیه نیرومند لازم دارد وکسانی که درفقرفرهنگی وناتوانی های عقلی ، عقب ماندگی ها وتنگ نظریهای اخلاقی (تعصبات خشک وبی منطق) فرو رفته اند ویا درروابط خود با عوام دنبال چیزهای دیگری هستند صلاحیت عرض اندام درچنین جنبش عقلی را ندارند اما باید توجه داشت که این جنبش عقلی زمانی به ثمر خواهد رسید که طیف گسترده ای ازجامعه را هدف بگیرد ودرنهایت ضرورت دارد که سازمادهی ان توسط دولتی انجام گیرد که سیاست مدارها و مدیران با فرهنگ وشایسته ، مسئولیت اداره آنرا بعهده گرفته باشند.
با ابزارو وسایل ناسازگار و روشهایی ناکارآمد نمی توان به جنگ ضعفهای اساسی وکمبودهای کمرشکن اجتماعی رفت وامید پیروزی هم داشت. دمکراسی اجتماعی وسیاسی محتاج به وجود اخلاقی دمکرات وانسانهای آزایخواه است .ما حق نداریم درراه رسیدن به اهداف وآرمانهای خود پای ملاحظات بی مورد را وسط بکشیم ویا به تقلید ظاهری ازدیگران اکتفا کنیم یا اینکه منتظر بنشینیم تا آن دیگران!!! هدایتمان کنند وسرانجام در زندانی که پاسداران جهل اداره آنرا بعهده دارند محبوسمان سازند وبه اسم دمکراسی وآزادی همچنان دربند جهل واستبدادمان نگهدارند .
ما ازراه جنبش اخلاقی درواقع به خلع سلاح دشمنان آزادی ومدافعان جهل جامعه ای می رویم که شمشیری آغشته به دین وعوامی گری ساخته وآنرا برشاهرگ های حیاتی کشورعزیزمان گذاشته است .
اخلاق را نباید به زنجیر قانون بست یا آنرا به اطاعت ازباورهای دینی وادار ساخت. زیرا خطراین کارکمترازتهدیدی نیست که براثرنفی تفکر معقول و آزاد متوجه فرهنگ وتوسعه میگردد.
به امید روزی که همه مردم ایران به یک اندیشه سالم برسند و از فاحشه مغزی بودن فاصله بگیرند تا بتوانیم جامعه ایی انسانی و آزاد را تشکیل دهیم ...
این حق همه مردم ایران است که از ابتدایی ترین زندگی انسانی برخوردار باشند و جدا از تعصبات دینی و باوری زیر یک پرچم واحد مانند انسان با هم زندگی کنند و از این دنیای فانی نهایت استفاده را ببرند.
به امید ایرانی آزاد برای تمام ایرانیان
زنده باد آزادی