۱۳۹۱/۳/۱۰

درگذر تاریخ مذهبی ایران (شیعه) ونحوه شکل گیری و دوام آن_بخش چهارم


درادامه بحثهای قبلی در این باب همانطورکه اشاره شد « کلینی » را « سلطان المحدثین » لقب داده اند که معتبرترین رهبر مذهب و طریقت شیعه است و کتاب معروف اش « اصول کافی » نیز اولین وبرترین کتاب ازکتاب چهارگانه « کتب اربعه » محسوب شده وحتی « قرآن دوم » لقب گرفته است ( به زعم پیروان این مذهب)
دراین قرآن دوم به حدیثی برمیخوریم که خلاصه اش اینچنین است که چند تن از محدثین محترم ومعتبر از امام صادق روایت می کنند که ایشان ازقول حضرت علی نقل کرده است :
« درساعتی که پیامبر در گذشت الاغ آن حضرت که عفیر نام داشت ، افسارش را پاره کرد و تازیدن گرفت تا درمحلۀ ( قبا ) برسر چاه بنی خطمه رسید وخود ر ا درون چاه انداخت تا جان دهد . ومن ( علی) شنیدم که این الاغ پیش از مرگ خطاب به پیامبر درد و دل می کرد !!! « پدر ومادرم به قربانت ، همانا که پدرم از پدرش و پدرش از جدّش و جدّش از نیای بزرگوارش نقل کرده که نیای اعلای ما همان الاغی بوده که حضرت نوح برای تداوم بقای الاغان به کشتی خویش برده بود وخود حضرت نوح دست به کفل آن نیای اعلای ما کشید و گفت : از تیرۀ این الاغ ، الاغی به وجود خواهد آمد که خاتم پیامبران بر آن سوارخواهد شد وخدارا شکر می کنم که من همان الاغ بوده ام و در طول زندگانی پر برکت شما به شما سواری داده ام»

 من که زبانم نمی چرخد بخواهم راجب این مزخرفات و دری وریها چیزی بگویم و تنها می گویم ای خواننده عزیز وفرزانه وروشن بین « تو خود حدیث مفصل بخوان ازاین مجمل »

نکته قابل توجه این است که این چرندیات که به عنوان حدیث نقل شده ازسوی پیامبر ویا امامان شیعه جمع آوری گردیده بیش از 70% آن درزمینه مطالب و مسائل سکسی می باشد که آن هم فقط در مورد مومنین و مردان شیعه می باشد زیرا عاملین اجرای وعده های عیش ونوش وعشرت ولهو ولعب بهشتی عمدتاً بیش از 90% حوریان بهشتی هستند وازغلمان (حوری های مذکر ) که باید نصیب زنان مومنه شیعه شوند به ندرت حرف و حدیثی درکتاب احادیث میخوانیم ویا اینکه حتی آنهاراهم ( غلمان ها ) به مردان مومن وعده داده اند ،چراکه در قانون وفکر وعقیده ملایان زنان اصلاً به حساب آورده نمی شوند چه رسد به اینکه در آن دنیای باقی !!! چیزی برایشان درنظر گرفته شده باشد.
نکته دیگر اینکه همین زن چه در این دنیا و چه در دنیای آخرت فقط به عنوان موجودی ضعیف و تو سری خور محسوب می گردد که تنها وظیفه اش ارضای غرایض شهوانی و جنسی مردان می شود که البته این هم در احادیث وروایات مشهود است که در مبحث سخنان گوهربار امامان در پست های بعدی به نمونه هایی از آنها اشاره خواهد شد ، وهم در خود کتاب مقدس مسلمانان ، قرآن است  که چنین نقش خوار وپستی به زنان داده شده است .

حال با این موضوع چرا زنان مسلمان اینگونه گریبان خود را برای اسلام وشیعه و امامانشان می درند جایی بسی تاسف وتعجب دارد که آنهایی که باید خود طلیعه دار این امر اسلام ستیزی باشند که آثار آنرا هم به وضوح حس ولمس می کنند چطور است که خود اینگونه ودانسته وندانسته تن به این خواری و پستی میدهند وسفرهای رقیه واباالفضل و سکینه وام الکلثوم و زینب وعلی وحسن وحسین و.... می اندازند و آش ها وشله زده ها و غذاهای نذری برای برآورده شدن حوائجشان می پزند و در هر جایی که دعا نویس ورمال و تدکره نویس و فالگیر هست این زنان پشت درهای آنها صف می ایستند وگاهی نوبتهای چند ماهه می گیرند که نوبتشان فرارسد !!!!!!!!!!!!

آیت الله دستغیب شیرازی یکی دیگر از روان پریشان وفرزندان زاده شده اسلام چنین روایت می کند در کتاب معروفش به نام « کتاب معاد » :
« رسول الله فرمود که هر مومن شیعه که شهید می شود دربهشت ، قصری انتظارش را می کشد که در آن قصر 70 حجره است وهر حجره را 70 تخت است وبرهرتختی 70 فرش گسترده است وبرهرفرشی 70 حوری نشسته وانتظار شهید گرامی را می کشد تا او را از نعمات بهشتی برخوردار نماید ...»

جناب دستغیب مرقوم نفرمودند که چرا از عدد هفتاد استفاده شده واینهمه هفتاد هفتاد میکند که چشم مومن را سیاهی برد ویک دفعه رقم تعداد حوریانی را که منتظرشهید مومن هستند که به او نعمات بهشتی را بدهند که منظورش همان سکس است که در این دنیا هم هست اعلام نمیکند ؟؟؟ شاید نظرشان هم دربیان این حدیث عنوان کردن مسائل ریاضی بوده که میخواسته عمل ضرب را به مومنین آموزش دهد یا اینکه عمل به توان رساندن را، که می شود تعداد 24,010,000 ( بیست وچهارمیلیون وده هزار) نفر حوری که منتظر یک شهید هستند . اصلا چرا این تعداد وبه چه دلیل و چرا اصلا نعمات باید بصورت حوری شهوانی باشد مگر الله نعمتی بجز سکس ندارد یا حالا اگر زنی شهید شد تکلیفش چسیت اصولاً پاداش زن شهید چیست ؟ و اصلاً زن شهید هم داریم؟؟ و...
این جناب دستغیب معرکه ایی بوده چراکه باز هم در همین کتاب معروفش مرحمت کرده وحدیثی دیگررا که باز هم از رسول الله میباشد واصولا کمتر از رسول الله هم رضایت نمیداده واکثر روایتاش هم از اوست آورده به این مضمون که :
« الله حوریانی خلق فرموده که برگونۀ راستشان نوشته محمد رسول الله وبر گونۀ چپ آنها نوشته علی ولی الله وبرپیشانی آنها نوشته الحسن وبرزنخ (چانه)آنان نوشته الحسین و برلبهایشان بسم الله الرحمن الرحیم»!!!!
 خمینی هم که می خواسته از قافله این چرندیات گویان عقب نماند وخودی در سرهای بی مغز  نشان دهد اقدام به نوشتن کتابی به نام « کشف الاسرار» کرد که اصلاً هیچ سری و رازی هم نیست که گویا بازگویش کند چه رسد به اسرار ودر آن اینگونه اظهار فضل کرده :
« پیغمر اکرم برای مستراح رفتن ، غذا خوردن ، مجامعت کردن ( سکس ) ، تنبیه زنان ، شیر دادن اطفال ،درمان بسیاری از امراض ، و خلاصه تمام موارد ضروری زندگان ابوالبشر حکم وفرمانی آسمانی آورده وتکلیف قطعی و ابدی معین کرده است »
 همین خمینی بیسواد وروان پریش در کتاب دیگری به نام « نامه ای از امام موسی کاشف الغظا » نوشته است :
« پیامبراسلام برای مواردی چون نکاح دائم یا متعه (صیغه ) ، و انعقاد نطفه ، خورد و خوراک قبل و بعد از انعقاد نطفه ، ویا به بیت الخلا رفتن ویا جماع کرن و... و... و... فرموده پیام های غیرقابل تغییرآسمانی والهی دارند . وظیفه هر مسلمان شیعه است که اگر این اوامر پیامبر اسلام را می داند به آنها عمل نماید و اگر نمی داند ، تا ظهور حضر ت حجت به نواب قانونی وبرحق آن حضرت یعنی علمای اعلام وآیات اعظام وحجج اسلام و بخصوص مراجع تقلید مراجعه کرده وآنچه را که آنان بگویند ، وحی مطلق الهی تلقی کرده وبه عمل آورد زیرا که شک به گفته های اینان ، شک در وجود پیامبر اسلام وامامان ، ودرنهایت شک در بودن حضرت حق است ...»

ادمه بحث در بخش پنجم ....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر