۱۳۹۱/۳/۱۰

سخنی از دل با مردم و هم نسلی های سوخته خودم

در پست قبلی و بخش سوم مطلب ((در گذرتاریخ مذهبی ایران)) اشاره شد به نظریه مطلقه ولایت فقیه و البته معلوم است وقتی ملتی سفیه ونادان معرفی شد ، عاقلین قوم اش و قیم های قانونی والهی اش مدام بر سرشان میزنند تا آنها را به راه راست هدایت کنند وجزاین وظیفه وکاری دیگر نخواهند داشت ....
این حرفهای گنده تر از دهان ما را به یاد یابویی می اندازد که در خواب خویش خود را انسانی هوشمند ودوپا می دید ودر عوالم این خواب بر همگان پادشاهی می کرد و دیگران را یابو می دید وخود را سواربرآنها ، دیری نخواهد پایید که این مزدوران تازه به دوران رسیده که گذشته تمامشان برای مردم روشن و آشکاراست که حتی نان شب هم برای خود وخانوادهشان نداشتند که با شکم سیر کپه مرگشان را بگذارند حالا چه توهمات و چه خیالات واهی در سر می پرورانند ، و فکر می کنند چون دری به تخته خورده و آنها به زور ومکر وحیله ودروغ صاحب مقام و قدرت شدند میتوانند برمردم بی سلاح ودست خالی هرچه خواستند بکنند و هر مزخرفاتی لایق خود و آبا واجدادشان است نثار ملت دردکشیده ایران کنند ...
خوشبختانه گذر زمان وتاریخ شوخی بردار نیست وبا احدی بخصوص صاحبان قدرت آنهم از نوع فاسد وتکرو اش شوخی ندارد و همیشه گردونه تاریخ درحال چرخش است وفعلا آنها خودرا بر بالای این گردونه میبینند و هنوز فکر میکنند که این گردونه چرخشش از اول یک شوخی است و هرگز نمی چرخد.
 اما دیری نخواهد گذشت که با مغز به ته دره فراموش شدگان تاریخ بپیوندند و خود خوب میدانند وازترس دست به هراقدام ترساننده میزنند اما هنوز اینها مردم ایران بخصوص نسل جوان را نشناختند و نمیدانند که مردم ایران تنها چیزی که ندارد ترس است و بزدلی این کوردلان و مغز پوشالی ها در وقایع بعد از انتخابات نشان دادند که هیچ نیستند و طبلی تو خالی و پاره هستند آنها با وجود ترس و با استفاده کردن از انسانها خود فروخته ایرانی و گروهی هم اعراب مزدبگیر دست به کشتارمردم ودستگیری آنها زدند ونشان دادند که سینه مادران خود را از بدو تولد گاز گرفته اند ، مگرمیشود حکومتی تا دندان مسلح نترسیده باشد و با وجود اینکه ملتش با دست خالی به بهانه اعتراض به خیابان ها آمده اند دست به کشتار و جنایت بزند که نمونه اش را در اسرائیل و جنگشان با فلسطینیان می توان دید
 مگر میشود حکومتی ملی باشد و اینگونه و بی شرمانه وبی مقدار ملتش را به خاک وخون بکشد ؟؟ مگر می شود حکومتی جمهوری برسر کار باشد وحتی درکشتار به زنان و دختران و بچه ها هم رحم نکند ؟؟؟ مگر اینها غیر از مغول وتاتار واعراب و ترکها هستند که همین کارها را با مردم ایران کردند ؟؟؟ مگر اینها فراموش کرده اند یا شاید نخوانده اند عاقبتی که گریبان هیتلر واستالین وامثال خودشان را گرفت؟؟؟ مگر اینها دراین دنیای کثیف عمری ابدی خواهند داشت ؟؟؟ مگراین دنیا به کسی وفا کرده یا برای احدی کوچکترین ارزشی قائل است که اینگونه چهارچنگولی به آن چسبیده اند ؟؟؟مگر جیبهای این دزدان مال مردم خور که ثروت ایران را دراین 32 سال عمر نکبت بارشان تخلیه وچپاول کرده اند و مردم ایران را فقیروفقیرتر کرده اند هنوز پرنشده؟؟؟
شاید بهتراست از زاویه دیگرهم به این موضوع ها و شاید ها نگاه بکنیم وخطاب من به آنهایی است که خود خوب میدانند ومن هم در ایران بسیاری از این افراد را دیده و میشناسم :
مگرمردم ایران سیرنشده اند از اینهمه خون ایرانی وهموطنانشان که برحلقومشان این نگون بختان ریخته اند؟
مگر مردم ایران هنوز برای بیدار شدن و نفس کشیدن به ضربه ایی محکم تر از این نیاز دارد که ناموس شان را جلوی چشمشان کتک می زنند و می کشند و به زندان میبرند وآتش می زنند و به آنها فحشهای ناموسی وخلاف عفت میدهند و به آنها تجاوز میکنند و دم بر نمی آورد؟؟؟
مگر این دین مبین اسلام ومذهب شیعه علاوه براینکه مغز آنها را مسخ کرده ، غیرت و مردانگی اش را هم اخته کرده ، که این چنین به نظاره گر این فجایع نشسته وسکوت می کنند و بعضاً هم حق را به این رژیم واپسگرا و عرب پرورو میهن به باد ده میدهند؟؟؟
مگر ناموس ما ایران نیست ، مگر به ما خورانده اند شربت بی عاری را که ناموس را فقط خواهر و مادر خود معنی میکنیم ودیگران را زنان و دختران خراب و هرجایی که دلمان خنک می شود از اینکه دختری دانشجو در اوج آرزوها ی جوانی تیری از زهدان این اسلام زن کش وزن ستیزبه قلب وسینه او میخورد ومیگوییم او هنرپیشه بوده چون چشمانش دوربین را نگاه می کرده ؟؟؟
مگر مردم ایران خوابند وندیدند چه جوانهایی که باید درس می خواندند و ازدواج می کردند و زندگی ، برای دفاع از خاک وناموس همین خاک به جبهه های جنگ رفتند وپرپر شدند و به نام انقلاب اسلامی تمام شد ؟؟؟
مگر آن جوانها با این جوانهایی که در کوچه ها وخیابانها وجلوی درب منزل همین مردم کشته شدند چه فرقی داشتند بجز اینکه آنها را دشمن خارج از ایران کشت و اینها را دشمن داخل ایران ، پس چطور است که خاموش شدیم و دم برنیاوردیم و فراموش کردیم ؟؟؟
آیا اگر دختر وخواهر و مادر و برادر و پدر و یکی ازبستگان عزیزمان هم در این قضایا به بهانه واهی کشته می شد وشکنجه می شد و به او تجاوز میشد و سربه نیست می شد بازهم به همین راحتی لب فرو می بستیم و خود را به کوچه علی چپ میزدیم، فقط به خاطر اینکه آن یک لقمه نانی که ازدولت می گیریم قطع نشود و زن وبچه ما گرسنه نمانند؟؟؟
مگر مردم ایران بخصوص ایرانیان خارج ازایران از توسری خوردن خسته نشده بودند که باز هم فریب این مزدوران وروباهان مکار را خوردند و به پای صندقهای رای رفتند ودیدند آنچه را که باید می دیدند ، مگر در این مدت 32 سال این رژیم آزمایش خود را باید چند بار پس میداد که بفهمند او از ما نیست ، او جانی است ، او خظرناک است ،او فرزند اسلام است ، او بر هم زننده جمع هاست ، او جوان کش است ، او منطق ندارد ، او مارا گوسفند فرض میکند و مارا با بچه های خودش اشتباه گرفته است ، ...و ما نیز از او نیستیم ونبودیم ونخواهیم بود ؟؟؟

وحالا روی  سخنم با نسل خودم است ، نسل سوخته ، نسلی که هیچ ندید اززندگی یکبار مصرف خودش و به میانه عمر رسیده ، نسلی که نه قبل از انقلاب را دید و لمس کرد ونه این انقلاب را دید ، نسلی که درهیچ یک ازاین دو رویداد تاریخی ایران نقشی نداشت نه در براندازی حکومت شاهنشاهی ایران عزیزمان ونه در برپایی وشکل گیری ورشد این نظام منحوس وقرون وسطایی حکومت اسلامی ، نسلی نابود شد ، شکنجه شد ، زندانی شد ، مورد تجاوز قرار گرفت ، نسلی که آواره شد ، نسلی که تاوان اشتباهی را پس میدهد که پدرانشان کرده بودند نمیدانم شاید بخاطر نداری وفقر زمان شاه!!! ، شاید بخاطربرپایی عدالت!!! ،شاید بخاطر من وتو واین نسلی که ما هستیم!!! ، شاید بازهم فریب خوردن از این ملایان وآخوندهای اسلامی ، شاید بخاطر دریافت نقدی پول نفت وآب مجانی وبرق مجانی و....  
نمیدانم ، هرچه بود به خوبی منجرنشد ونتیجه اش آتش بود و دود ، آتشش که ماراسوزاند وحالا داریم دود میشویم ، بس است کافی است من از زندگی خودم چیزی نمی خوهم جز آزادی ، جز اینکه بتوانم راحت حرفم را بزنم و بر سرم نکوبند ، چیزی نمی خواهم جز اینکه چوپان نداشته باشم ، چیزی نمیخواهم که برعقایدم تحمیلش کنند ونامش را دین بگذارند ، نمیخواهم آنچه را که پدرانمان انتخاب کردند ، نمی خواهم کشورم اسلامی باشد واین چنین مانند حیوانات وبخصوص گوسفندان با ما رفتارکنند وهروقت به قول خودشان بع بع ما زیاد شد ویا ازمسیرتعریف شده پایمان را کج کردیم سرمان را ببرند وخونمان را نثار الله سنگی اشان کنند ، ما که سوختیم و دربدر از دست ندانم کاری بزرگان ومتفکران بی عقل نسلهای گذشته که فکر میکردند خری هستند برای خودشان ، جزاینکه ایدئولوژی باز بودند و هدفشان شخصی و توهمی ، میخواهم که ایران ما آباد شود ، میخواهم که ایران به همان غرور وسربلندی وافتخاروقدرتی برسد که سالیان دورداشتیم ، میخواهم کشورم دوباره کوروش داشتته باشد به او به نازم ، میخواهم که با او راز ونیازکنم ، میخواهم که آرامگاهش را دردلم روشن نگاه دارم وآنرا به فرزندانم هدیه دهم ، دوست ندارم وقتی نام ایران را می برم کسی آنرا نشناسد ، دوست ندارم نام ایران با این حیوانات وحشی ودرنده خو که مانند کفتارحتی به همدیگر هم رحم نمی کنند چه رسد به ما و دیگران برده وشناخته شود ، دوست دارم فرهنگ وهویت و تاریخ وتمدن از دست رفته ایران به خودش بازگردد ومردمش خردمند شوند وآزاده ، دوست دارم نسلهای بعد از ما بچشند طعم این زندگی شیرین و زودگذر وفریب دهنده را ، نمی خواهم که مانند نسل ما معنی مزه را جز به تلخی نشناسند وفریب هم خورده باشند ، برای این منظور برای هدفمان خواهیم جنگید ، نخواهیم نشست تا زمانی که بنشانیم سرجایش آنهایی را که باید به سر جایشان بنشینند وبه کشور خودشان بازگردند ، مبارزه خواهیم کرد برای تهی کردن ایران از خرافات و پوچ گرایی و بی غیرتی و بی عاری ، مبارزه خواهیم کرد برای بازگشت اعقاید واقعی ایرانی ، مبارزه خواهیم کرد برای بازپس گیری فرهنگ وتمدن و تاریخ ازدست رفته خود .
پاینده ایران و ایرانی آزاده
زنده باد آزادی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر