۱۳۹۲/۱/۲۱

سخنرانی شاهنشاه آریامهر ، محمد رضا شاه پهلوی در سال 1973 درباره نفت و هشدار به مردم در برابر اسلام آخوندی



ما در موضوع نفت با شرکتهای عامل یعنی کنسرسیوم نفتی که در ایران کار می کند ...مشغول مذاکره بودیم ، مذاکرات نه قطع شده است و نه به جایی رسیده است .
این است، که امروز بدون ورود به جزئیات ، خطوط کلی آنرا باید برای شما می گویم ، موقعی که ما در سال 1954 قرارداد نفتی را امضا کردیم که شاید در آن روز بیشتر از آن هم نمی توانستیم به دست بیآوریم  یکی از مفاد قرارداد ، اون بود که شرکت های عامل منافع ایران را به بهترین وجهی حفظ خواهند کرد ، ما دلایلی داریم که این کار نشده است  ، در قرارداد 54 سه دورۀ تمدید پنج ساله در نظر گرفته بودند که ضمنا شرط شده بود که منافع ایران حفظ بشود .
ما دلایل کافی داریم که مطابق حتی همین قرارداد 54 قرارداد نفت خود را با کنسرسیوم درسال 1979 یعنی شش سال دیگر ، دیگر به هیچ وجه تمدید نکنیم .

حقوق حاکمیت هر مملکتی به او اجازه می دهد که بر ثروت طبیعی خود نظارت کامل داشته باشد و اصول منشور ملل متحد و قطعنامه های بخصوصی که در این مورد تاکید دارد که نه فقط ثروت هر مملکتی ، ثروت زیر زمینی و روی زمینی هر مملکتی مال اوست ولی حتی قراردادهایی که با کمپانی های خارجی برای بهره برداری و استخراج بسته می شود نمی تواند بدون صلاحدید مملکت صاحب ثروت مورد بهره برداری قرار بگیرد ، یعنی هیچ کمپانی ایی نمی تواند بگوید که من می خواهم مثلا از نفت سالی انقدر استخراج بکنم ، مثلا استخراج معقولانه ایی که بگوییم (فقط محض خاطر ذکر یک رقمی ) یک میلیون بشکه معقولانه باشد به نسبت ذخایر، اگر آن کمپانی بگوید من دویست هزار بشکه بیشتر بر نمی دارم یا اینکه به عکس بگوید من دومیلیون بشکه بر می دارم  اون حق را به او نداده است ، 
نفت سیستم پیچیده ایی است ، یک چاهی را اگر بیش از حد استخراج بکنید در واقع شما اون چاه را می کُشید .
اگر بازیافت مجدد ( گازهایی ایجاد شده را که لازم است به چاه برگردانند) اما اینکار را نکنند این حفظ منافع مملکتی است و این کارها در مملکت ما نشده است .
راهی که برای ما می ماند دوتاست ، چون مردمانی هستیم که به امضاء خود پایبند هستیم می گوییم : یک امکان این است که تا سال 1979 یعنی شش سال دیگر ، کمپانی های موجود به کارشون ادامه بدهند به شرطی که درامد هر بشکۀ نفتی که به ما می رسد از درآمد ممالک هم حوزه ما کمتر نباشد .
به شرطی که قدرت صادراتی ایران به هشت میلیون بشکه در روز برسد و اگر فاصله ایی که  حالا تا آن رقم هست  پر نشود خودمان خواهیم کرد  و خودمان می دانیم با آن نفت  اضافی چه بکنیم .

در 1979 قرارداد خاتمه پیدا خواهد کرد و شرکت های فعلی در آن ردیف بلندی که بعد خواهند ایستاد و مشتری نفت ایران خواهند بود بدون هیچ مزایایی مثل دیگری باید بیایند صف بکشند .
یا اینکه از موقع امضاء قرارداد جدیدی تمام مسئولیتها و هر چیزی که امروز در دردست ما نیست تمام برگردد به ایران و شرکت های عامل فعلی مشتری طویل المدت ما باشند و ما نفت را به آنها برای مدت طولانی به قیمت خوب ، با تخفیفی که هر کسی به یه مشتری خوبی می دهد خواهیم فروخت و این تنها راهه این  است که او بداند که تا هر موقع که قرارداد طول می کشد ، بیست سال ، بیست و پنج سال نفت به او می رسد در صورتی که در اون مرحله دیگر را من انقدر مطمئن نیستم که این نفت ها به همین سادگی به خارج  از هر مملکتی صادر بشود این مطلب باید بزودی برای ما روشن بشود 
شق اول ادامه کار تا 79 ، یا مشتری شدن و مطمئن بودن به اینکه نفت برای مدت طولانی با شرایط مناسب در اختیار خواهد بود ولی برای اینکه شق دوم را ما بتوانیم انجام بدهیم لازم است ، بخصوص که صنعت ما توسعه پیدا می کند ، بهترین متخصصین خارجی را یا بصورت دستجمعی و  متشکل یا به طور انفرادی در استخدام خود بیاوریم و برای ما کار بکنند و درحفظ و نگهداری و تفحص و تجسس ، بیش از گذشته ،( دقت بکنید) و بیش از همیشه برای اینکه  یک صنعت درجه یک در مقیاس بین المللی ایجاد بکنیم خواهیم کوشید و برای این کار از فردا حتی باید مطالعه کنیم که سازمان شرکت  ملی نفت ایران  چطور خودش را برای یک زمان فوری ولو برای سال 79 آماده و مهیا کند.
ما خودمان بهتر از هر کسی نواقص خودمان را می دانیم ، عمده نقص ما این است که کارگرهای فنی به اندازه کافی نداریم ، مدارس حرفه ایی به اندازه کافی نداریم و متاسفانه موقعی که مدرسه ایی حرفه ایی درست می کنیم  بعد از چند سالی فورا به تقاضای این و آن ، اون مدرسه حرفه ایی که باید دیپلمۀ حرفه ایی بده بیرون فورا می خواد یه برچسب دانشکده ایی به سر خودش بزنه ، فورا یه ورقه لیسانس ، آقا بعد می ره پشت میز میشینه...
کارگر فرستاده ایم به آلمان فدرال،  برای یادگرفتن حرفه ایی ، برگشته به ایران ، البته چند نفر از اونها فورا برگشته اند سر کار اولیه خودشان ، یه عده می گویند خیر ما دیگه پشت ماشین نمی ایستیم ، این عیبه .
شما کارگران ، یا زنهای شما، یا خواهرهای شما که در کارخانه مثل شما کار می کنند ، اسلام همانطوری که گفتم ، اسلام روز اول است ، واین کاری که ما می کنیم و این مواد انقلاب ایران (انقلاب سفید ) ،  تمام استوار بر همان اصول است ، مذهب اسلامی که پیغمبر آورد ، نه ان چیزی که به آن اضافه کردند و از آن برای خود و استفاده خود دکان درست کرده اند ..

روانت شاد ای مردبزگ ، حیف که ملت ناسپاس نفهمیدند که تو چه بودی و چه می گفتی 
















هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر